"ریاضت اقتصادی" و "اقتصاد مقاومتی" دو واژه جدید هستند که یکی پس از فروپاشی اقتصاد در اروپا و دیگری بعد از تحمیل تحریمات جدی اقتصادی غرب علیه ایران به وجود آمدهاند.
این دو واژه نقاط اشتراک و افتراقی دارند:
الف: هر دو در اینکه برجامعه ای که تحمیل می شوند، فشار میآورند، جامعه را در مضیقه قرار می دهند، قدرت خرید کم می شود و موجب نابسامانیهایی در روند زندگیهای فردی و اجتماعی و کند شدن رشد زیرساختهای کشور و... میشوند، مشترکند.
ب: نقطه افتراق آنها این است که در ریاضت اقتصادی مصطلح، امیدی به آینده نیست فعلاً افراد مجبورند سختی را تحمل کنند، این تحمل سختی ما بازاءیی ندارد.
اما در اقتصاد مقاومتی، افراد سختی هایی را تحمل می کنند ولی می دانند که اولاً این تحمل و این مشکل بهای یک چیز با ارزش است که به خاطر آن باید آن را به جان بخرند.
و دیگر اینکه همچنانکه از نامش پیداست این مشکلات را با امید به آیندهای روشن تحمل میکنند، درست همانند دو نفری که در یک مسیر سنگلاخ و ناهموار راه میپیمایند که یکی از آنها بدون هدف است و نمی داند به کجا می رود فعلاً با این سنگ ها و خارها دست و پنجه نرم میکند ولی امیدی به آینده ندارد، اما دیگری نیز در این مسیر با مشکلات قدم بر میدارد ولی میداند که نهایت این راه به نقطهی مطلوب وی می رسد و به امید رسیدن به آن نقطه روشن سختی ها را تحمل میکند.
اولی تنها ریاضت و سختی میکشد بدون هیچگونه دلخوشی و امیدی به آینده دومی هم همین ریاضت و سختی را تحمل میکند با امید و علم به اینکه این راه، دیر یا زود به پایان می رسد و او به سر منزل مقصودش خواهد رسید.
خداوند متعال حالت این دو گروه را چنین به تصویر کشیده است:
"وَ لا تَهِنُوا فِی ابْتِغاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً" (نساء آیه 104)
"درتعقیب دشمنان (دست و پنجه نرم کردن با آنها) سستی نکنید (بلکه روحیه تهاجمی خود را همه حال حفظ کنید) زیرا همانطور که شما در سختی هستید، آنها هم در سختی هستند (با یک فرق که) شما امید به رحمت وسیع پروردگار دارید. اما آنها چنین امیدی ندارند."
برای حفظ روحیه امید و از دست ندادن نشاط مبارزه، خداوند آیات مربوط به استقامت و صبر را نازل فرموده است:
"فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ " (سوره هود آیه 112)
"در انجام وظایف، استقامت داشته باشید و از راه الهی بیرون نروید که خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است."
"انَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقَمُوا تَتَنزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَئکةُ أَلا تخَافُوا وَ لا تحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالجْنَّةِ الَّتی کُنتُمْ تُوعَدُونَ"(سوره فصلت آیه 30 )
کسانی که در راه کلمه توحید (که تمام اعمال خیر و مجاهدت از این کلمه نشأت می گیرد) استقامت به خرج دهند ملائکه بر آنها نازل می شوند که نترسید و اندوهی به خود راه ندهید و شما را بشارت باد به پایان خوش این راه که بهشت است.
همچنین است آیات مبارکه
" إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ " (احقاف 13)
"فَلِذٰلِکَ فَادعُ وَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم" (شوری آیه 15 )
... ای پیامبر تو مأموریت خود را انجام بده و دعوت به حق بکن و کار به سلیقه ها و خواهشهای افراد نداشته باش.
این آیات هم ما را به استقامت دعوت کرده و هم نتیجه استقامت را که فوز و پیروزی و در نهایت ورود به بهشت پروردگار است، مژده میدهد.
آیات بسیاری هم در باره صبر در قرآن آمده است:
" یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ " (آلعمران 200)
ای کسانی که ایمان آورده اید به طور فردی و جمعی صبر داشته باشید و با هم مرتبط باشید و تقوا داشته باشید که اینها موجب رستگاری است.
" وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ " (هود 115 )
صبر داشته باش که خداوند اجر محسنان را ضایع نمیکند.
"فَاصبِر اِنَّ وَعدَاللّه حقَّ وَلا یستخفنک الَّذینَ لایوقِنون" (روم 60)
صبر داشته باش که وعده الهی حق است و کسانی که یقین ندارند تو را سست و سبک نکنند.
کلاً انسانها با این مشکلات آزمایش میشوند و همین مشکلات باعث رشد و اعتلای آنها میشود همچنان که در ایران اسلامی دیدیم هر چه مشکلات بیشتر شد، توان ملت هم بالاتر رفت و کشور در مقام بالاتری قرار گرفت. البته این مشکلات امتحان الهی است و باعث ریزشهایی هم از افراد کم ظرفیت میشود.
"وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ" (بقره 155 – 156 – 157)
خداوند انسانها را با انواع آزمایشات میآزماید. با ترس، - ترس از قدرت دشمن و یا ترسهای دیگر- گرسنگی، کم شدن اموال، از بین رفتن برخی انسانها، از بین رفتن حاصل ها... همه و همه آزمایشهای الهی هستند. و لیکن در این میان بشارت الهی ویژه صابرانی است که وقتی مشکل برایشان پیش می آید، می گویند: "ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم (تسلیم اوامر و مقدرات الهی هستیم)" پس درودها و رحمتهای الهی هم شامل اینها میشود و آن کس که مشمول درود و رحمت الهی باشد دنیا و آخرتش آباد است و راه هدایت هم همین است.
دشمن برای به زانو در آوردن ملت ایران همه راهها را تجربه کرده و نتیجه نگرفته است. راههایی همچون افزایش اختلاف داخلی از قبیل شیعه و سنی، قبیلهای و زبانی، حمله مستقیم نظامی، ترور سران نظام، جنگ تحمیلی، فتنههای رنگارنگ و... با این همه، باز این ملت درصدد دسترسی به نیروی هستهای برای پیشرفتهای خود و قطع کامل وابستگیاش است. در انواع علوم و دانشها جهشها و پیشرفتهای خارقالعاده و چشمگیر داشته است، از نظر نظامی به جایی رسیده که حمله نظامی به ایران را مشکل و بلکه محال کرده است. از حیث بین المللی به آنجا رسیده که در منطقه و بلکه در کل جهان هیچ موضوع تاثیرگذاری بدون حضور مستقیم یا غیر مستقیم ایران سامان نمی پذیرد و... اینها قابل تحمل نیست.
اکنون حمله همه جانبه اقتصادی و تحریم جدی اقتصادی را آغاز کرده است. البته ناگفته نماند که دشمن به زعم خود خوب هدفی را نشانه رفته است، اقتصادی که بنا بر فرمایش قرآن مایه قوام نظام و جامعه است:
" وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَاماً " (نساء 5 )
این آیه گرچه درصد بیان مطلب دیگری است و لیکن در ضمن آن صریحاً برپایی و ایستائی هر نظامی، به اقتصاد معلوم می شود.
ولیکن قرآن مجید پادزهر این سم را هم بیان کرده که همان تقوی، صبر و استقامت است:
"إِن تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لاَ یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطٌ" (سوره آل عمران 120)
هر گاه شما به موفقیتی دسترسی پیدا کنید، کفار ناراحت شده و هرگاه به مشکلی برخورد کنید، خوشحال میشوند. و لیکن اگر صبر و تقوا داشته باشید، کید آنها به شما ضرری نمی رساند، خداوند محیط بر کار و رفتار آنها است، یعنی آنها تحت سیطره قدرت الهی هستند، هر چند برنامههای حساب شده بریزند، اگر شما این دو عنصر یعنی تقوا و صبر را رعایت کنید، کید آنها به شما ضرری نخواهد رساند.
البته فشار اقتصادی به انواع و اقسامش علیه پیروان حق، در تاریخ سابقه دارد. در زمان پیامبر(صلیاللهوعلیهوآله) یکی از روشهای منافقان برای پراکنده ساختن افراد از اطراف ایشان مسئله اقتصادی و در فشار اقتصادی گذاشتن آنها بود.
"هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ " (منافقون 7 )
آنها میگفتند به افراد اطراف پیامبر کمک اقتصادی و مالی نکنید تا در اثر فشار و مضیقه اقتصادی پراکنده شوند. محاصره پیامبر و اصحابشان و مسئله شعب ابوطالب از همین قبیل است.
بعد از پیامبر(صلیاللهوعلیهوآله) هم در جنگ صفین میبینیم معاویه آب را بر روی لشکریان امیرالمومنین(علیهالسلام) بست به بهانه اینکه مثلاً عثمان تشنه مرد و علی(علیهالسلام) هم باید تشنه باشد، درحالی که نظر واقعی او تحت فشار قرار دادن لشکر امیرالمومنین(علیهالسلام) در اثر تشنگی و ایجاد شکاف و اختلاف و نافرمانی در لشکر حضرت بود.
مسئله فدک نیز از همین قبیل بود که دست امیرالمومنین(علیهالسلام) را از عایدات فدک قطع کنند تا حضرت بنیه اقتصادی اداره اطرافیان خود را نداشته باشد.
مسئله بستن آب در روز عاشورا بر امام حسین(علیهالسلام) هم اینگونه بود تا در اثر تشنگی، صدای اعتراض لشکریان یا زن و فرزندان امام حسین(علیهالسلام) بلند شود که تاریخ یک مورد از این اعتراضات را ثبت نکرده است.
اکنون هم با ملت عاشورایی ایران همین معامله را می کنند تا بر اثر فشار اقتصادی اعتراض و نافرمانی ایجاد شود و لیکن کور خوانده اند که این ملت همان گونه رفتار میکنند که اصحاب امام حسین(علیهالسلام)در روز عاشورا انجام دادند.
من به چشمانم می آموزم که تنها زیبایی ها را ببیند .
من به زبانم می آموزم که فقط زمانی انتقاد کند که راهی دیگر برای اصلاح امور وجود نداشته باشد .
من به دستانم می آموزم تا نوازش بر سر انسانها ، حیوانات ، گیاهان و اشیاء را یاد بگیرند .
من به پاهایم می آموزم از جایی عبور کنند و به جایی بروند که شاهراهی برای سعادت و تکامل باشد .
من به قلبم می آموزم برای قلبی بتپد که لایق عشق من باشد .
من به گوشهایم می آموزم که تنها جملات مثبت را بشنوند تا از منفی بافی ها و کینه ها دور باشم .
من به خود می آموزم که خود می توانم معلم خود باشم ، به شرط آن که ، هر آنچه را که می آموزم به نفع خود تمام کنم .
من به دلم می آموزم که آرام و دریایی باشد تا بتوانم دیگران را در قطرات عشقم سهیم سازم .
من به روحم می آموزم که خدایی باشد تا بتوانم سخاوت ، صداقت ، ایمان ، عشق ، خلوص ، پاکی ، نجابت ، زیبایی ، و لطافت را به خود و دیگران تقدیم کنم .