راهکارهای حل مشکلات اقتصادی کشور | |
مطالبات رهبر انقلاب اسلامی در زمینه اقتصاد مقاومتی براساس بیانات در دیدار مردم آذربایجان ۱۳۹۳/۱۱/۲۹ |
|
قطع اتّکاء بودجهى کشور به نفت | باید اتّکاء بودجهی کشور به نفت قطع بشود؛ باید به اینجا برسیم...این کار سخت را با همّت، با اعتماد به این مردم، با اعتماد به این جوانها، با اعتماد به سرمایههای داخلی کشور، با اعتماد به خدای متعال که وعدهی نصرت داده است، میشود انجام داد. |
تکیهى بودجه به تولید داخلى و مالیات | بودجهی کشور، ادارهی دولت، بهوسیلهی درآمدهای از درون مردم باشد، یعنی از همین مالیات، که مالیات هم مربوط میشود به تولید و کسب و کار. |
ارتقاء بهرهوری | تولیدکنندهی ما، بنگاهدار ما سعی کند با کم کردنِ ریختوپاش، هزینهی تولید را کم کند، کیفیّت را بالا ببرد؛ این میشود بهبود بهرهوری. |
استفادهى حدّاکثرى از ظرفیّتهاى داخلی و جغرافیایى | کشور ما روی نقشه که نگاه کنید، یک چهارراه بسیار حسّاس و مهمّ زمینی و هوایی است؛ دسترسی به آبهای آزاد هم دارد؛ اینها فرصتهای بسیار مهمّی است؛ علاوه بر منابع، علاوه بر امکانات، برنامهریزی بشود، فکر کنند، از این فرصتها به نحو احسن استفاده کنند. |
مصرف محصولات داخلى توسط مردم و مسئولین | آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند... من این حرف را برای هرکسی میگویم که به ایران علاقهمند است، به آیندهی کشور علاقهمند است، به فکر بچّههای خودش است که بنا است فردا در این کشور زندگی کنند. |
اجتناب از اسراف، تضییع مال و هدر دادن منابع عمومى | اجتناب از اسراف، تضییع مال، هدر دادن منابع عمومی، هدر دادن آب، هدر دادن نان، از بین بردن خاک. |
توسعهی شرکتهای دانشبنیان | شرکتهای دانشبنیان بهوجود بیاید. شرکتهای دانشبنیان هم فقط مخصوص صنعت نیست؛ در صنعت، در کشاورزی، در خدمات، در نیازسنجی. |
مبارزه جدّی با قاچاق | مبارزهی جدّی با قاچاق از جملهی کارهای لازم در اقتصاد کشور است. |
مبارزهى جدّى با بدحسابهاى بانکى | یک عدّهای هستند از تسهیلات بانکی، بناحق و نادرست استفاده میکنند؛ برای یک کار تسهیلات میگیرند، در کار دیگری آن را مصرف میکنند که مصلحت کشور نیست؛ بعد هم بدهی خودشان را با بانکها تسویه نمیکنند؛ اینها واقعاً مجرمند. |
آقا سلام ، ببخشید ! مرکز توانبخشی جانبازان کجاست؟
- همون جا که فلج ها و روانی ها رو نگه میدارن؟ انتهای همین کوچه است.....!
فلج ها و روانی ها!!! از شنیدن این جواب شوکه شدم !
•٠·˙
داخل که می روی قسمت اعصاب و روان، احساس می کنی هنوز ابر آتش تیر و گلوله روی سرت است...
• هنوز هر سه ثانیه یکی از روی تخت خیز می پرد..
• هنوز یکی را می بینی با لباس لجنی دارد سینه خیز روی زمین می رود تا مین ها را خنثی کند..
• آقا اسماعیل تلفن آسایشگاه را سفت چسبیده بود و فریاد می زد پس نیروها کجا هستن؟؟بچه ها قیچی شدند...
• محمد آقا را می بینم که دارد دمپایی سفید بچه ها را واکس سیاه می زند، انگار زمان جنگ کفاش جبهه بوده...
• وارد سالن آسایشگاه که می شوی یکی دوان دوان سمتت می آید و حال امام خمینی را ازت می پرسد... می گوید سلامش را به امام برسانم و بگویم بچه ها ایستاده اند...
【اینجا هنوز بوی کربلای پنج می آید...】
با گریه خارج می شوم از آسایشگاه و به هیاهوی شهر باز می گردم....
یکی جلوی درب آسایشگاه تیکه می اندازد که "آقا سهمیه بنزین ات را گرفتی؟! خوب شارژ شدی؟"
.
.
.
┘◄ شادی روح و آرامش حال همه ی جانبازای موج گرفته و همه ی عاشقا، که رفتن رو مین تا من و تو نفس بکشیم صلوات ...
می گویند :روزی دروغ به حقیقت گفت:
دوست عزیز !
لطفا این پست را به اشتراک بگذاریم
شاید یکنفر و فقط یکنفر با خواندن این اسیر آن نشود...
آگاهی هدیه دهیم!
برای پدری که بنزین را ریخت روی دخترش و او را چسباند به بخاری تا زنده زنده بسوزد ، دیر است خواندن این پست
برای پسری که سر پدرش را با کارد کند آشپزخانه برید هم دیر است ، برای شوهری که همسرش را با بالش خفه کرد و . . . .
برای خیلی از آنها که روی تخت بیمارستان خوابیدهاند و مغزشان پوسیده دیر است یا آنها که پرستارها دستهایشان را با دستبند به میلههای تخت بستهاند تا خودشان یا دیگران را نکشند ، دیر است یا آنها که ساکنان کم سن و سال قبرستانها شده اند و زیر خاک خوابیدهاند .
برای خیلی دیر است این یادداشت ؛ گرچه روز گاری که دیر نبود هم نوشتیم و گفتیم و آنها نخواندند و نشنیدند ، اما برای خیلی ها هم هنوز دیر نشده است . خیلی ها هنوز این راه را شروع نکردهاند ، خیلی ها هم در ابتدای راهند و آنقدر جلو نرفتهاند که نتوانند برگردند .
شکارهای شیشه را میگویم ؛ همانها که براساس پژوهشها ، دو سال پس از آغاز مصرف شیشه ، از هر 10 نفرشان ، هشت نفر حتما میمیرند ؛ همانها که گفته میشود پس از شش ماه مصرف شیشه ، آسیبهای جبران ناپذیری به مغزشان میرسد و سبب ساز جنون و مرگشان میشود.
آنها نمیدانند یا باور نمیکنند که مافیای مواد مخدر از سالها پیش آنها را نشان کرده و درباره شان مطالعه کرده است و به همین خاطر چوب حراج به شیشه زده است و آن را از کیلویی هشتاد میلیون تومان در اوایل دهه 80 به کیلویی دو میلیون تومان در ماههای اخیر رسانیده است و برای تبلیغات دروغ دربارهاش ، مثل ریگ پول خرج میکند .
همان تبلیغاتی که به ورزشکارها قول کاهش وزن سریع و انرژی بیحد دادهاند ،
به جوانهایی که اهل ورزش نبودهاند قول افزایش میل جنسی و شادی که همیشه در حسرتش بودهاند
و به زنها و دختران جوان قول مانکن شدن را .
همان تبلیغاتی که روزگاری در خلأ اطلاع رسانی و اعلامخطر ، به باشگاههای ورزشی و آرایشگاه ها هم رسید و در گوش مشتریهای آینده شیشه دروغ گفتند که این ماده اعتیادآور نیست و میتواند جای مخدرهای خطرناک دیگر را بگیرد ؛ همان تبلیغاتی که به مشتریهایشان چشم بند زدند تا جان کندن مصرف کنندگان کهنه کار شیشه را نبینند .
سالهاست درباره شیشه هشدار میدهیم ، که جنون و بدبینی می آورد و به همین دلیل معتادانش ، خبرسازهای صفحات حوادث روزنامه ها میشوند ، هنوز روش درمانی معینی برای درمانش وجود ندارد...
اما . . . .
شیشه بیداد میکند ، شکارهایش را دیوانه میکند ، رنج میدهد و میکشد .
ما هشدار میدهیم ،
میگوییم ،
مینویسیم ،
فریاد میزنیم ،
برخی میشنوند و خیلی ها هم نمیشنوند ، اما میدانید نکته غمانگیز کجاست ؟ خیلی از آنهایی که شکارهای بالقوه شیشه محسوب میشوند ، شاید هنوز این صدای به گوششان نرسیده باشد و هشدارهایمان را نمی بینند و بی خبر میمانند و به همین خاطر است که میگوییم حالا دیگر به جایی رسیدهایم که باید هشدارهای مربوط به شیشه را از صفحات روزنامهها و خبرگزاریها بیرون بکشیم و به اندازه خیلی از اخبار زرد که هر روز و هر ساعت از دهانها به گوشها و از گوشها به دهانها میرسند ، تکرارشان کنیم.
فکرش را بکنید اگر هر کدام از شما که این پست را میخواند به یک نفر که گمان میکنید در خطر اعتیاد به شیشه است خطر را گوشزد کنید ، امروز هزاران هزار هشدار رد و بدل میشود ؛ هزاران هزار هشداری که شاید یکی شان ، زندگی جوانی را عوض کند .
دوست عزیز !
بعنوان یک انسان این پست را به کسی که دوستش داری شیر کن
شاید یکنفر و فقط یکنفر با خواندن این اسیر آن نشود
آگاهی هدیه دهیم !
جنتی نمازش را به وقت میخواند
شب ها زودتر میخوابد و صبح ها زودتر بیدار میشود
جنتی دروغ نمیگوید
جنتی غیبت نمیکند
جنتی سیگار نمیکشد
جنتی پرخوری نمیکند
جنتی غذای ناسالم نمیخورد
جنتی فیلم های مبتذل نگاه نمیکند
جنتی اهنگ های مبتذل گوش نمیدهد
جنتی قرآن میخواند
آره همش که قرار نیست از شیعه علی بد بگوییم
حال خودتان قضاوت کنید
که باید به زندگی خود بخندیم یا به زندگی یک شیعه علی!!!!!!!!
به زمان پایان مذاکرات با 5+ نزدیک می شویم حریف با طولانی کردن زمان مذاکره وزیاده خواهی های مکرر و... مترصد است اهداف چون دو قطبی کردن مردم ایران و تشدید اختلاف ها وتبدیل آن به نزاع ودرگیری بی حاصل بکشاند و ماهی مقصود خویش را صید کند و در این راستا ی اگر این مذاکرات به توافق نرسید، در داخل هیچکس نباید هیأت ایرانی را تخریب کنیم. . باید علت به توافق نرسیدن، دشمنی دشمنان ما معرفی شود که همینطور است نه اینکه گردن همدیگر بیندازیم و به تحقق خواب ورویا های دشمن را کمک کنیم و هم اگر به توافق رسیدند نباید بهرهبرداری جناحی شود چون این عزم ملی بود ه وهزینه عمومی اعم از سیاسی و امنیتی واقتصادی و...صرف آن شد. و لی صرف نظر از اینکه نتیجه چه خواهد شد ,آنچه تا حالا برای افکار عمومی مردم ما و هیات محترم مذاکره کننده مشخص شده است دشمن دنبال رفع ابهام خویش نیست وبازی برد- برد را برنمی تابد و خدا کند سر عقل آید و این قدر بهانه تراشی نکند و هزینه برای نظام بین المللی و مردم مظلوم ما نتراشد
به تک تک قطره های خون شهیدان سوگند میخوریم که تا پای جان پاسدار خون شهدا و آرمان
های شهدا باشیم و در این راه از هیچ چیزی فروگذاری نکنیم و هرکسی که در سر راهمان
قرار بگیرد ؛ از منافقان منتسب به اسلام همانند أخ الدّعیِ لندن نشین تا کافرانِ جبهه
استکبار را از سر راهمان با ذکر یا عـــــلــــی مدد بر میداریم .
بسیج سیاسی است، اما سیاستزده نیست، سیاسیکار نیست، جناحی نیست؛
بسیج مجاهد است، اما بی انضباط نیست، افراطی نیست؛
بسیج عمیقاً متدین و متعبد است، اما متحجر نیست، خرافی نیست؛
بسیج بابصیرت است، اما ازخودراضی نیست؛
بسیج اهل جذب است - گفتهایم جذب حداکثری - اما اهل تسامح در اصول نیست؛
بسیج غیور است، پاسدار خطوط فاصل است؛
بسیج طرفدار علم است، اما علمزده نیست؛
بسیج متخلق به اخلاق اسلامی است، اما ریاکار نیست؛
بسیج در کار آبادکردن دنیاست، اما خود اهل دنیا نیست.
"امام خامنه ای"
6 آذر 90
اللهم احفظ سیدنا و قائدنا و مولانا سید علی الحسینی الخامنه ای
در حاشیه موج سواری یک جریان مرده سیاسی با احساسات مردم
وقتی اهل فتنه برای ادامه حیات خود از تن رنجور مرتضی پاشایی هم نگذشت/خانواده پاشایی: پسرمان را بدنام نکنید/ علیخانی: آخرین حسرتش سفر به کربلا بود
در سالهای اخیر برخی از شبهرو شنفکران غربزدهی داخلی و رسانهها و ضدانقلاب خارجنشین با وقوع هر فاجعهی طبیعی مانند زلزله، یا مرگ هر هنرمند یا چهرهی مشهور و همچنین هر آسیب اجتماعی، تلاش گستردهای را به خرج میدهند تا سوءاستفادهی استفادهی سیاسی خود را انجام دهند و هر تجمعی را به مسخرهترین حالت ممکن تجمعی بر علیه جمهوری اسلامی جلوه دهند و هر هنرمندی را «بعد از مرگ» یک فعال سیاسی موافق خودشان بنامند، تا شاید با تنفس مصنوعی مقطعی حداقل کمی بیشتر در فضای سیاسی و رسانهای به حیات خود ادامه دهند.
ببر اساس همین سیاست قدیمی هم حالا گروهی از شبهروشنفکران داخلی و فعالان سیاسی و رسانههای ضدانقلاب خارجنشین سعی دارند با تلاشی مضحک از مرگ «مرتضی پاشایی»، خوانندهی جوان موسیقی پاپ، هم سوءاستفادهی سیاسی خود را بکنند. تلاشی که البته با مصاحبهها و بیانیههای به موقع خانوادهی این خواننده راه به جایی نبرد و جز تلاشی بیحاصل و مذبوحانه برای این رسانهها حاصلی دربرنداشت.
اما اینبار هم ابتدا آلن ایر سخنگوی فارسیزبان وزارت امرو خارجه آمریکا با انتشار پیامی در صفحه اجتماعی خود نسبت به در گذشت مرتضی پاشایی واکنش نشان داد. در متن پیام آلن ایر که با « انا لله و انا الیه راجعون » هم شروع میشد آمده بود: «با کمال تاسف با خبر شدم که بعد از مدتها مبارزه با سرطان٬ خواننده٬ نوازنده و آهنگساز پاپ فارسی مرتضی پاشایی دار فانی را وداع گفت. خاموش شدن این شمع نورانی را خدمت خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.»
پس از این هم رسانههای ضدانقلاب مانند دفعات گذشته سعی در گرفتن ماهی مورد نظر خویش حتی از فوت یک خواننده کردند و با ربط دادن تجمعات هواداران او به مخالفت با حکومت نوشتند: « برخی دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی با مقایسه سوگواریهای عمومی برای پاشایی و سوگواریهایی که توسط حکومت برای شخصیتهای مذهبی، مراجع یا نزدیکان حکومتی تبلیغ میشوند، به این نکته اشاره کردند که محبوبیت پاشایی جنبهای «مردمی» دارد و استقبال مردم نسبت به شرکت در این سوگواریها ازاینروست.»(رادیوزمانه)
جالب است که این رسانهها با اشاره به این نکتهی مضحک که «این تجمعها، موجب نگرانی رسانههای حکومتی شده است»(رادیو زمانه) در خبری تائیدنشده و بدون سند طبق رسم همیشگیشان نوشتند که: «شاهدان عینی گفتهاند که در تجمعات مشهد «میان تعدادی از جوانان حاضر در خیابان هاشمیه با مأموران پلیس درگیریهای پراکندهای روی داده و چند نفر نیز بازداشت شدهاند.»»
در پی این فضاسازیها اما خانوادهی مرتضی پاشایی در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان به بیان اعتقادات واقعی پاشایی پرداختند تا فرصت سوءاستفادهی سیاسی را از رسانههای فرصتطلب بگیرند. پدر پاشایی در مصاحبهی خود به این نکته اشاره کرد که: «پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. من و خانواده ام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را می دهیم.»
پدر مرحوم پاشایی اما با اشاره به سوء استفاده برخی افراد هم افزود: «عدهای که در این شرایط سعی دارند سوءاستفاده کرده و پسر من را بدنام کنند می گویم؛نکنید. خواهش می کنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد....مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد قرار بود به کربلا برود اما نشد....شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم می خواند؛قسم می دهم که با سو استفاده نام پسرم را لکه دار نکنید و روحش را عذاب ندهید.»
خانوادهی پاشایی اما پس از این مصاحبه هم بیانیهای را خطاب به شبهروشنفکران غربزده و ضدانقلاب خارجنشین منتشر کردند: «از همه ملت ایران و طرفداران مرتضی پاشایی که در غم خانواده آن مرحوم سهیم هستند تشکر می کنیم و بر خود لازم می دانیم چند نکته مهم را اعلام داریم:
1- طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل می خواستند.
2- شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود.
3- خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و از مریدان اهل بیت هستند.»
پدر مرتضی پاشایی همچنین به مهر هم گفت: «ما از اینکه برخی افراد از ابراز احساسات مردم سواستفاده کرده و برخی اجتماعات را به حاشیه کشانده اند بسیار متاسفیم و می دانیم که طرفداران واقعی پسرم خواستار ایجاد هیچ نوع حاشیه ای نیستند.»
پس از واکنش خانواده این خوانندهی جوان اما برخی از چهرههای فرهنگی و رسانهای نیز به برخی تحرکات سیاسی واکنش نشان دادند. در همین زمینه «وحید یامینپور» در صفحهی خود در شبکههای اجتماعی نوشت: «لاشخورها دوباره یک جنازه پیدا کردند...شنیدید که دوباره عده ای به بهانه فوت مرحوم پاشایی بساط درست کرده اند. همانها که دختر مرحوم پیرانشهری و قربانی های زلزله ورزقان و قربانی های اسیدپاشی و ... را سیاسی کرده بودند؛ همان لاشخورها. حالا بی بی سی مجلس ترحیم برگزار کرده و ...ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم پاشایی و عموم هموطنان علاقمند به ایشان باید عرض کنم دل آدم برای بازماندگان این مرحوم می سوزد؛ به خاطر اوضاعی که لاشخورهای آنور آب(و اینور آب) براه انداخته اند.»
همچنین احسان علیخانی هم در گفتوگوی خود با برنامهی «سینماگلخانه» به نقل خاطرهای از پاشایی پرداخت که شاید آن را بتوان پاسخی به جوسازیهای ناشیانهی ضدانقلاب هم به حساب آورد: «مرتضی در زندگی اش یک حسرت بزرگ داشت و من هیچ گاه آن لحظه را یادم نمی رود که در پاسپورتش ویزای عراق، کارت بیمه و بلیط سفر به کربلای معلی و آرزوی رفتن به کربلا و نجف آنهم در دهه اول محرم را داشت و ..و خوش به سعادتش از این جهت که مردم ما در مراسم عزای ابا عبدالله الحسین(ع) برایش این همه ذکر و زمزمه و دعا خواندند.»
با این اوصاف به نظر میرسد پروژهی سیاسی کردن فوت «مرتضی پاشایی» با موضعگیری مناسب خانوادهی وی و چهرههای فرهنگی و رسانهای پایان یافته باشد، اما طبعا این آخرین تلاش شبهروشنفکران داخلی و رسانههای ضدانقلاب خارجی برای سوءاستفاده سیاسی از یک اتفاق هنری، اجتماعی و ... نخواهد بود. آنها ظاهرا برای چند روز بیشتر حیات خود نیاز به چنگاندازی به هر فرصتی را دارند و مرگ یک خواننده طبعا آخرین چنگندازی و تلاش آنها نخواهد بود
بله درست خوندین، سه شهید برای جسد یک دختر مسلمان ایرانی.
پس حواسمان باشد خون این شهیدان را با بی بصیرتی و پیروی کورکورانه از ایزار های جنگ نرم دشمن ماهواره و ... پایمال نکنیم
امروز ارتش یکى از مردمىترین نهادهاى کشور ماست. بین نهادهاى گوناگونى که ساختار کشور و نظام را تشکیل دادهاند، وقتى ارتش را نگاه میکنیم، مىبینیم یکى از نزدیکترین به آحاد مردم، به تمایلات مردم، به احساسات مردم، و یکى از نزدیکترین به کمک به حرکت عمومى مردم است.
لکه ای که با اسید هم پاک نمی شود
رسانه های دروغگوی غربی با طرح ادعای اینکه حوادث اخیر اسید پاشی ارتباط معنا داری با بدحجابی قربانیان دارد، سعی داشتند که این حوادث را یک برنامه حساب شده و منظم از سوی قشر مذهبی جامعه علیه بانوان ایرانی که از حجاب مناسبی برخوردار نیستند، معرفی کنند.
انگار
بناست که به هر بهانه ای حرف خودشان را بزنند. ماهی گیری از آب گل آلود
کار آنهاست و فرقی نمی کند چه حادثه ای رخ داده باشد که از آن استفاده
رسانه ای کنند.
بار دیگر جنایت
اسید پاشی اینبار در اصفهان رخ می دهد و جامعه متاثر از این واقعه ناگوار
است. دستگاه قضایی و نیروی انتظامی از آمادگی حداکثری برای برخورد با
جنایتکاران این واقعه سخن می گویند.
در
این میان در عین ناباوری رسانه هایی که مشی آن ها برای جامعه ایران مشخص
شده است و همه می دانند که این رسانه ها هدفی بجز انتشار اخبار دروغ و یا
تلاش برای ایجاد موج روانی منفی در سطح جامعه ندارند، باز از این آب گل
آلود ماهیگیری کردند.
این رسانه ها با طرح ادعای اینکه حوادث اخیر اسید
پاشی ارتباط معنا داری با بدحجابی قربانیان دارد، سعی داشتند که این حوادث
را یک برنامه حساب شده و منظم از سوی قشر مذهبی جامعه علیه بانوان ایرانی
که از حجاب مناسبی برخوردار نیستند، معرفی کنند.
با کمی کنکاش درباره ویروس ابولا و داعش میتوان دریافت که این دو ویروس چقدر از لحاظ منبع تولید و کارکرد به هم شباهت دارند. ویروس ابولا که موجب ترس و نگرانی کل جهان شده است تا حد زیادی شبیه گروه تکفیری داعش است که مرگ را گسترش میدهد. وهر دو را آمریکا تولید وتوزیع نموده است
گروه تروریستی داعش و ویرس ابولا در چگونگی پیدایش خود، علل شیوع و اشاعه، قدرتشان در عبور از مرزها و کشیده شدن به دیگر مناطق نقاط اشتراک زیادی با یکدیگر دارند.
بنا به گزارشهای سازمان بهداشت جهانی، اولین محل پیدایش
ویروس ابولا در سودان در سال 1976 میلادی بوده در حالی که در اواسط دهه 90
اسامه بن لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده بعد از مرحله اولیه "جهاد" که
در بیرون راندن اتحاد جماهیر شوروی سابق از افغانستان نقش داشت، مانند این
ویروس در سودان اقامت گزید.
در سودان بن لادن با تامین منابع مالی آن هم از طریق
سرمایهگذاریهای متنوع، جذب داراییهای کانونهای دینی در کشورهای حوزه
خلیج فارس و دیگر کشورها برخی از افراد مسلح را در اطراف خود جمع کرد تا
دوباره تشکیلات خود را به افغانستان بازگرداند که از آنجا به اجبار کوچ
کرده بود. به دلیل نزدیک بودن طرز تفکرش با ملاعمر رهبر طالبان گروه
تروریستی القاعده را که بعدها گروهکهای تروریستی متعددی از دل آن درآمد و
به تمام قارهها و مرزها وارد شد، بنا کرد.
ویروس القاعده از بالی اندونزی به سمت قندهار افغانستان، پیشاور پاکستان، بلوچستان ایران، الانبار عراق، دیرالزور سوریه و عرسال لبنان شیوع پیدا کرد و تنها به پیشروی در این مناطق اکتفا نکرد، بلکه به ر مصر و کشورهای شمال آفریقا رسید و به قویترین شکل ممکن در حملات 11 سپتامبر در نیویورک ظاهر شد و پس از آن بعد از حملات سال 2003 در عراق و سپس در سوریه و هم اکنون در لبنان پدیدار شده است.
آزاده شهید سرلشکر حسین لشگری که از سوی مقام رهبری به عنوان سیدالاسرای ایران ملقب گرفت از همان اول روزهای جنگ به اسارت رژیم وحشی بعثی درآمد. بعد از اسارت و انتقال به عراق؛ پسر عموی صدام که برای بازجویی شهید لشکری انتخاب شده بود، به وی با افتخار می گوید "من سیلی محکمی توی صورت وزیر شما (شهید تندگویان-وزیر وقت نفت) زدم!". بعد از چند روز شهید لشکری در فرصتی مناسب سیلی محکمی به آن بازجو می زند و می گوید "این جواب چَکی بود که به وزیر کشور من زدی". این حرکت شهید لشکری آنقدر بازتاب داشت که صدام بازجو و تیم وی را از کار برکنار می کند.