در شکل «بیداری انسانی» علیه وضع موجود قیام کردهاند، ولی در همه این اشکال بروز و ظهور «مردم» محور مشترکی وجود دارد و آن ارزشهای الهی است.
یعنی به جرأت میتوان گفت، ارزشهای الهی که ریشه در فطرت بشر دارد، مردم جهان را به قیام واداشته است.
البته ارزشهای الهی در ایران، جهان عرب و جهان غرب در قالب بیداری فطری، مردم را به جنبشهای اجتماعی و سیاسی کشانده است.
بنا بر آموزههای پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و اعتقادات ما، فطرت مردم، فطرتی الهی است؛ پس اسلام و مردم از یک سرشت و جوهرند. بنابراین قیامهای مردمی میتواند به قیامهای اسلامی تبدیل شود.
اینک این پرسش اساسی، پاسخ مییابد که آیا قیام فطرتهای پاک انسانها در سراسر جهان به «اسلام» منجر خواهد شد؟ این در حالی است که امروزه فطرت بشر به حرکت درآمده است.
در حقیقت، موجی که سال ۱۳۵۷ در ایران آغاز شد، سال ۱۳۸۹ در جهان عرب و سال ۱۳۹۰ در جهان غرب در اشکال گوناگون ولی مرتبط با یکدیگر ادامه یافته است.
آری؛ اینک چیزی شبیه رنسانس در جهان در حال روی دادن است؛ با این تفادت که این رنسانس؛ تحولی الهی است که جز در زمان پیامبران رخ نداده است. با توجه به این، آیا این مسأله بیانگر آغاز دوره ظهور امام منتظر (عج) نیست؟
یک لحظه بیندیشیم که چرا زمان به حرکت درآمده است؟ آیا میشود بین این حرکت با لقب «صاحب الزمان» ارتباطی نباشد؟