شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

حماسه ی عاشورایی 19 لاله ی گلگون کفن ایستگاه رادار پدافند هوایی سوباشی

    حماسه ی عاشورایی ۱۹ لاله ی گلگون کفن

            ایستگاه رادار پدافند هوایی سوباشی

                                                 

                        

ایستگاه رادار سوباشی که زیر مجموعه ی قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء (ص)ارتش ج.ا.ا محسوب می گردد  درطول دوران دفاع مقدس ضمن رهگیری هواپیماهای دشمن، کنترل و هدایت هواپیماهای ورودی و خروجی به مرزهای غرب کشور، کنترل آتش سایت های موشکی ارتش و سپاه، کنترل آتش پدافند هوایی مستقر در منطقه (زمینی، هوایی و...)، اعلام وضعیت (سفید، زرد یا قرمز) به 13 استان کشور را برعهده داشت و کارکنان دلیر پدافند هوایی با رشادت های خود در سالیان دفاع مقدس در این مکان مقدس  با هدایت های عملیاتی خود به کرار هواپیماهای مهاجم عراقی و دشمن بعثی را سرنگون نمودند و یا آنها را از رسیدن به اهداف شوم خود بازداشتند و با اعلام وضعیت قرمز در سیزده استان کشور و اطلاع رسانی به موقع خطر حمله ی هوایی به هم وطنان عزیز در این استانها جان بسیاری از هموطنانمان را که معمولا کودکان و زنان و... بودند را نجات بخشیدند و آمار تلفات و شهدا و... را در حمله های هوایی به حداقل رساندند . اقدامات موفق کارکنان غیور پدافند هوایی در طول سالیان متمادی در ایستگاه رادار سوباشی که بارها موجبات تحقیر نیروی هوایی و خلبانان عراقی را فراهم نموه بود باعث ایجاده عقده ی حقارت در خلبانان عراقی گردیده بود تا جایی که فرمانده نیروی هوایی عراق اعلام نموده بود می خواهم افتخار بمباران این سایت را نصیب خودم کنم و در طول سالیان دفاع مقدس بارها و بارها نقشه ی بمباران و انهدام این سایت که نقطه ی امید رزمندگان اسلام در جبهه های عملیاتی غرب و جنوب بود توسط دشمن بعثی طراحی شد ولی با عملکرد موفق پدافند هوایی ناکام ماند تا اینکه  در ساعت 16 روز 05/05/67 و بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸هواپیماهای عراقی که در دستیابی به اهداف خود در بمباران شهرهای غربی کشوربه علت عملکرد موفق پدافند هوایی کشور ناتوان مانده بودند، در بازگشت از ماموریت شکست خورده خود ، با شلیک  موشک هوا به زمینی  از فاصله ای دور  اتاق عملیات ایستگاه رادار سوباشی را مورد هدف قرار دادند وتعداد 19 لاله ی گلگون کفن پدافند هوایی  در این مکان مقدس  به شهادت رسیدند و این مکان نیز به یکی از اماکن مقدس عروج شهداء مبدل گشت .حضور آگاهانه کارکنان این ایستگاه راداری  تا آخرین لحظه (علی رغم اینکه تعدادی از آنها در زمان استراحت خود و داوطلبانه در محل عملیات حضور پیدا کرده بودند) و با توجه به وجود امکان خروج از سایت و عدم استفاده از امکان فوق و اطلاع از عاقبت حضور و شهادت و پایمردی و انجام وظیفه تا آخرین لحظه منجر به این شد که نام سایت رادار پدافند هوایی سوباشی در تاریخ  کشور عزیزمان و دفاع مقدس با افتخار ثبت شود و حضور کارکنان  این سایت حماسی و عاشورایی تعبیر گردد و هر ساله در پنجم مرداد ماه همرزمان و ادامه دهندگان راه شهدا یاد و خاطره این حماسه سازان عاشورایی و ولایی را گرامی  بدارند .  

اولین داوطلب بمباران اسرائیل

امیر سرتیپ خلبان مشیری از خاطراتش گفته است که: «بعد از پیروزی در عملیات‌های مختلف جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فراخوانی داده شد که نیروها برای جنگ با اسرائیل ثبت‌نام کنند. بنده به دفتر رئیس عقیدتی سیاسی پایگاه سوم شکاری همدان رفتم و ثبت‌نام کردم، بعد که می‌خواستم برگردم، رئیس‌دفتر عقیدتی سیاسی گفت: «آقای مشیری، شما نفر اول نیستید که ثبت‌نام می‌کنید» گفتم: «خب، کیه؟»، گفت: «عباس دوران است». در واقع او اولین داوطلب برای بمباران اسرائیل بود. او می‌خواست خودش را فدای اسلام کند و در راه حق قدم بردارد.»


بهانه سالروز عملیات قادر

عملیات "قادر 1" که مرحله نخست آن در روز 23 تیرماه 1364 آغاز گردید یکی از عملیات های آفندی موفق و ارزشمند رزمندگان غیور و ولایتمدار ارتش جمهوری اسلامی ایران و نهمین عملیات ارتش در پنجمین سال جنگ تحمیلی محسوب می شود.

 

ادامه مطلب ...

گزارش/ به مناسبت سالگرد ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و یارانش

مردانی که در راه آزادی قدس جاویدالاثر شدند

احمد متوسلیان قبل از اعزام به لبنان در جمع رزمندگان اسلام گفت: " ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد، هر کس مرد این راه است، بسم‌الله؛ هر کس نیست خداحافظ ... "

  ادامه مطلب ...

دریادار سیاری: تاکتیک نیروی دریایی "عاشورایی" است.

بهشت ایران - دریا دار سیاری

به گزارش  بهشت ایران ،فرمانده نیروی دریایی ارتش گفت: بعد از انجام عملیات آزادسازی کشتی تجاری در آبهای آزاد در شمال اقیانوس هند، از نیروی دریایی سوال می کردندکه تاکتیک شما چیست و ما می گفتیم که تاکتیک ما تاکتیک عاشورایی و شعار و راه ما، راه حسین(ع) است.

بچه‌ها بوی بهشت می‌آید، آیا شما هم این بو را استشمام می‌کنید؟

پیش از نقل روایت و خاطره مرحوم فردوسی پور، باید به این نکته اشاره کنم که دکتر سید علیرضا بهشتی، فرزند مرحوم بهشتی و خانم ملوک السادات، دختر ارجمند ایشان، هر دو برای من از حالات غیر عادی و روحانیت و جذابیت پدرشان در روز آخر که با روزهای گذشته فرق اساسی داشت، تعریف کردند. دختر شهید بهشتی از قول مادرشان می‌گفت: پدرم در آن روز ابتدا غسل شهادت کرد و سپس لباس نو پوشید و از خانه بیرون رفت.


دختر شهید بهشتی برای من تعریف می‌کرد همسر شهید مطهری، پیش از شهادت که در یک جلسه سخنرانی پدرم حضور داشت، به اطرافیان خود و از جمله من و مادرم گفته بود نگاه کن ببین چقدر از صورت آقای بهشتی نور می‌بارد که دل من از جمله او یکباره لرزید و بعد گفت: خدا به داد ما برسد و ایشان را برای انقلاب نگه دارد.

مرحوم فردوسی پور درباره آخرین ساعات عمر مبارک شهید بهشتی می‌گفت: اول مغرب نماز را به امامت شهید محمدحسین صادقی خواندیم. وقتی بیرون آمدیم، دیدم آقای بهشتی می خواهد وضو بگیرد. گفتم: آقا شما تازه می خواهید وضو بگیرید؟ جلسه امشب حساس است، زود تشریف بیاورید. فرمودند شما بروید من هم زود نماز را می خوانم و می‌آیم. فوری وضو گرفت و در صحن حزب نماز جماعت دیگری تشکیل شد که خوشبختانه عکس آن هم که آخرین عکس آقای بهشتی است، موجود است. در جلسه منتظر نشسته بودیم. من دم در نشسته بودم وقتی آقای بهشتی وارد شد، همه به احترام ایشان بلند شدند و شوخی با ایشان شروع شد. یکی می‌گفت: حاج آقا امشب خیلی نورانی شده‌اید. خیلی زیبا و خوشگل شده‌اید. ایشان هم خندید و گفت: «چشم شما زیبا می‌بیند،‌ من فرق نکرده‌ام.» ولی واقعا نورانی‌تر شده بود. جلو رفتند و نشستند. پس از اینکه تغییر دستور جلسه به رأی گذاشته شد و همه رأی دادند که درباره انتخاب رئیس جمهور پس از بنی صدر صحبت شود، بحث شد که حالا چه کسی در این باره صحبت کند که به آقای بهشتی رأی داده شد.

شهید استکی، نماینده شهر کرد، رئیس جلسه آن شب بود. پس از تلاوت قرآن، ‌آقای بهشتی پشت تریبون رفت و سخن خود را آغاز کرد و گفت: ما باید ببینیم رئیس جمهور آینده می‌تواند روحانی باشد یا نه؛ آیا نظر امام که فرمودند رئیس جمهور روحانی نباشد، همین است یا فرق کرده و اجازه می دهند.

بعد افزودند: اگر نظر امام فرق کند که غیر روحانی رئیس جمهور بشود، آن فرد را این جلسه باید تعیین و معرفی کند و اگر فرمودند باید روحانی باشد، باز انتخاب آن توسط این جلسه است، ولی وظیفه ما تعیین چند نفر به عنوان یک هیأت است که خدمت امام بروند و نظر ایشان را بگیرند تا تکلیف ما روشن بشود. مطلب ایشان که به اینجا رسید، حدود ده دقیقه طول کشیده بود. این مدت را هم ساعت من که کامپیوتری بود و پس از انفجار روی 40/8 دقیقه شب ایستاده بود، نشان می‌داد که ده دقیقه قرآن بود و ده دقیقه هم صحبت ایشان طول کشید. برای همین، این ساعت برخلاف اظهار برخی، ساعت 20/8 بود که من در لحظات اولیه، زیر آوار به آن نگاه کردم و پس از آن هم دیگر از کار افتاد.

سخنرانی شهید بهشتی که به اینجا رسید، چون ایشان عادت داشت وقتی صحبتش به جایی حساس از بحث می‌رسید و به اصطلاح معروف گرم می‌شد، مکثی می‌کرد و به شنوندگان دور تا دور جلسه نگاهی می‌کرد که چقدر با صحبت او همراه هستند و بعد بحث را ادامه می‌داد. در این میان، یک دفعه به جمعیت گفت: بچه‌ها بوی بهشت می‌آید. آیا شما هم این بو را استشمام می‌کنید؟ پس از این جمله بود که دیگر ما نفهمیدیم قضیه چه شد. این قدر انفجار شدید و سریع بود که هیچ کس از بازماندگان این فاجعه از لحظه انفجار چیزی به یاد ندارند، ولی این نکته را می دانم که خیلی چهره ایشان بشاش و نورانی شده بود. نکته مهم و باور نکردنی این بود که من در زیر آوار که هیچ امیدی به نجات نداشتم، احساس کردم و این را دیدم که نور بسیار شدیدی مثل نور چند پرژکتور قوی در اطراف تریبونی که آقای بهشتی در آنجا به شهادت رسید، در حال تابیدن است. از کسانی که مثل من زیر آوار بودند، پرسیدم این نور شدید چیست؟‌ من را مسخره می‌کردند که برقها قطع شده است؛ نور کجا بود، ولی واقعا برای لحظاتی این نور بود. 

نمی‌دانم جز من چه افراد دیگری شاهد وقوع این کرامت بزرگ بودند و معلوم شد در لحظه شهادت مرحوم آقای بهشتی ـ که از محدود کسانی بودند که امام به چشم رهبری و یکی از اعضای شورای رهبری پس از خود در دوران تبعید عراق به او می نگریست ـ اتفاق عجیبی رخ داده است و فرشتگان الهی که از عالم ملکوت برای استقبال ایشان به عالم آخرت از این نشئه خاکی آمده بودند، چنان فراوان و با عظمت بوده‌اند که نور وجودی آنها حتی به چشم ما هم عیان شده بود.

شنیدم شهید شمس‌الدین حسینی نائینی، نماینده مجلس به کسی که در کنار او زیر آوار بود، می‌گفت: تو هم بوی گلاب را می‌شنوی؟ وقتی پاسخ منفی شنیده بود، به او گفته بود پس این علامت آن است که تو شهید نمی‌شوی، برای همین، به منزل ما برو و سلام من را برسان و بگو وصیت نامه من توی طاقچه است؛ آن را بخوانند و به آن عمل کنند (پایان نقل قول آقای فردوسی پور).

بعدها در مصاحبه‌ای که با فرزند بزرگ دکتر شهیدبهشتی، دکتر سیدمحمدرضا بهشتی داشتم، به من گفت: پس از شهادت پدرم، به دلیل شدت علاقه‌ای که مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر گران سنگ المیزان به شاگرد برجسته و خاص خود (پدرم) داشت، وقتی اطرافیان خواسته بودند به نحوی خبر شهادت را از ایشان مخفی کنند و یا به گونه‌ای دیگر جلوه دهند تا به ایشان صدمه روحی نخورد. مرحوم علامه به آنها گفته بود شما می خواهید چی را از من مخفی کنید؟ من الان دارم دکتر بهشتی را جلوی چشمانم می بینم که لحظه لحظه دارد در آسمان اوج می‌گیرد.

درود و رحمت بیکران الهی به روح ملکوتی شهید آیت الله بهشتی و یاران بحق پیوسته او که با نثار جان خود پایه های نظام جمهوری اسلامی را مستحکمتر ساختند و با مظلومیت خویش از چهره نفاق منافقین پرده برداشتند و سند رسوایی آنان را با خون خود نگاشتند.

دکتر غلامعلی رجایی


نامه ای به خط شهید شیرودی+عکس....

نامه ای به خط شهید شیرودی+عکس

به گزارش فرهنگ نیوز، وقتی جنگ شروع شد، بنی‌صدر دستور تخلیه پادگانها را صادر کرد، شهید شیرودی آن موقع در پایگاه هوانیروز کرمانشاه بود. دستور داده شده بود که ضمن تخلیه پادگانها، زاغه مهمات را نیز با یک راکت از بین ببرند.

اما شیرودی می‌گوید که حیف نیست این همه مهمات از بین برود. او با کمک چندتن از هم رزمانش با هیلکوپتر به صف مهاجمان عراقی هجوم برده و آنان را متوقف می‌سازند.

و با این تز که اگر بازداشتمان کردند که چرا پادگان را تخلیه نکردید، مهم نیست چون مملکت در خطر است، جلوی دشمن ایستادگی می‌کنند. شجاعت شیرودی در تمام خبرگزاریهای جهان منعکس می‌شود. بنی‌صدر هم برای حفظ ظاهر، چند درجه تشویقی برای شیرودی صادر می‌کند و درجه او را از ستوان‌یار سوم خلبان به درجه سروان ارتقاء می‌دهد.

اما جالب‌تر از همه نحوه برخورد شهید شیرودی با این قضیه می‌باشد.


نامه شهید شیرودی

از: خلبان علی‌اکبر شیرودی

به: پایگاه هوانیروز کرمانشاه

موضوع: گزارش

اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می‌باشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمود‌ه‌ام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام.

لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده‌اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوان‌یار سومی که قبلاً بوده‌ام برگردانید. در صورت امکان امر به رسیدگی این درخواست بفرمائید.

باتقدیم احترامات نظامی

خلبان علی‌اکبر شیرودی

خون به دل کردند دشت و نهر را

خون به دل کردند دشت و نهر را
باز گرداندند خونین شهر را

مجاهدت برای خدا



پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای بیاناتی از رهبر انقلاب با عنوان مجاهدت برای خدا را منتشر کرد.













شهید علی اکبر شیرودی


شهید علی اکبر شیرودی

 با بیش از ۲۵۰۰ ساعت بالاتر

ین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت

و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله بر هلیکوپترش باز هم سرسختانه جنگید.

وی بارها هنگام پرواز می گفت:
وقتی که پرواز می کنم حالتی دارم همانند یک نفرعاشق که به طرف معشوق خود می رود.

تفحص ۲ شهید بعد از ۳۰ سال


حاج‌جعفر نظری می‌گوید: ابتدای کار تفحص در ارتفاعات ۱۷۸، رو به سوی کربلا ایستادیم و به امام حسین(ع) و آقا ابوالفضل(ع) سلام دادیم؛ پیکر مطهر دو شهید را پیدا کردیم که نشانی از علمدار کربلا داشتند.

ادامه مطلب ...

بی نظیرترین فرمانده تاریخ انقلاب

پرونده ترور - صیاد دلها
 
زندگی نامه سپهبد شهید صیاد شیرازی چنان سرشار از رشد و تعالی و پیشرفت نظامی و معنوی است که نمی توان با یک یا چند مطلب به آن پرداخت. در این مطلب سعی کرده ایم گوشه ای از این زندگانی الهی و شکوه نظامی را در اختیار شما خواننده گرامی قرار دهیم.

ادامه مطلب ...

سخنان منتشر نشده آیت الله آقامجتبی تهرانی درباره شهید صیاد شیرا

 

آنچه که موجب تأسف و تأثر من شد فقدان یک چهرة‌ نورانی است؛ که سال‌ها پیش‌روی من در این جلسه شرکت می‏کرد. او با دقت تمام گوش می‏کرد و مطالب را هم ثبت و ضبط می‌کرد و گاهی هم به من مراجعه می‌کرد و سؤال می‏پرسید. ما ایشان را از دست دادیم و برای همیشه در دنیا از دیدارش محروم شدم.

خیلی زدیم توی خاکی....

خدایا ما ها که توی اداره ها و سازمان ها و دفتر های شخصی تیپ میزنیم خفن، به چه چیز خودمون می نازیم خدایش،مگه چی داریم، یه دست لباس یه قیافه ،رفتیم آرایشگاه درستش کردیم،آخه قبلا اسمش پیراشگاه بود الانا شده آرایشگاه

خب قیافه ما که با یه مشت کلا دکورش میاد پایین،به مدرکمون مینازیم که رفتیم با پول از دانشگاه آزاد گرفتیم

چی داریم؟؟؟

اما یه بنّا ساده ،کسی که اصلا هیچ سمت و مدرک و تیپی نداره رو برید فقط یکبار کتابی که در موردش نوشته شده که فقط ۱۱۵ بار تجدید چاپ شده رو بخونیم،چند تا کتاب در مورد من و تو نوشتن، واقعا چندتا؟

اصلا یک صفحه هم نوشتن در مورد من و شما واقعا حیفه که بنویسن ،چرا که منو شما نه معرفتی که داشت داریم نه مردانگی اون مرد آسمونی رو

بریم و  در خلوت خود یک برگ در مورد خود بنویسیم ببینیم چه یاداشت می کنیم حالا که خودمان می خواهیم یاداشت کنیم ،اما در مورد اون شهید بزرگوار که خودش ننوشته بگی از خودش تعریف کرده

بریم یه گوشه بشینیم و توبه کنیم که خیلی زدیم توی خاکی،میگی نه برو کتاب"خاک های نرم کوشک"رو بخون بعد قبول می کنی

آلبوم تصاویر شهید برونسی , برونسی به روایت تصویر , آلبوم عکسهای شهید برونسی ,

آیت الله خامنه ای:


الان چند سالى است که کتاب‌هایى درباره‌ى سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مى‌نویسند و بنده هم مشترى این کتاب‌هایم و مى‌خوانم. با این‌که بعضى از این ‌ها را من خودم از نزدیک مى ‌شناختم و آنچه را هم که نوشته، روایت‌هاى صادقانه است- این هم حالا آدم مى‌تواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه‌آمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکان‌دهنده است.


آدم مى ‌بیند این شخصیت ‌هاى برجسته، حتى در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده‌اند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسى، یک جوان مشهدى بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته‌اند و من توصیه مى‌کنم و واقعاً دوست مى‌دارم شماها بخوانید. من مى‌ترسم این کتاب ‌ها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب "خاک ‌هاى نرم کوشک" است؛ قشنگ هم نوشته شده.

ادامه مطلب ...

تنها خواسته مادر شهید شیرودی از رهبر انقلاب

بیش از ۴۰ روز از خداحافظی زمین خاکی با مادر نامدارترین خلبان جهان می‌گذرد، مادری که رفتنش داغی دیگر بر دل‌ها نهاد.

،خواهر شهید «علی اکبر شیرودی» از پدر و مادرش به عنوان اسوه صبر و شکیبایی یاد می‌کند و می‌گوید: پدر و مادرم علاقه زیادی به علی‌اکبر داشتند؛ من فکر نمی‌کردم در غم شهادتش آنها این قدر صبوری کنند. در جنگ کردستان برادرم به خاطر مشغله کاری چند ماه نتوانست به مرخصی بیاید. بعد از چند ماه که آمد، مادرم مانند پروانه دور علی‌اکبر چرخید و بی‌هوش شد.

من آن لحظه فکر می‌کردم اگر برادرم شهید شود، برای مادرم چه اتفاقی خواهد افتاد. اما دیدم صبوری‌های مادرم را. زانوی غم بغل نگرفت، بی‌تابی نکرد، بلکه ۴۰ روز بعد از شهادت علی‌اکبر وارد فضای اجتماع شد و در شاخه‌های کمک‌رسانی به جبهه حضور فعال داشت. در آن ایام به دیدار خانواده شهدا و جانبازان می‌رفت تا به آنها روحیه بدهد و خودش نیز در کنار آنها روحیه بگیرد.
 
وی ادامه می‌دهد: مادرم برای مشکل‌گشایی روستاییان تلاش می‌کرد؛ منزل شخصی‌اش را پایگاه کمک‌رسانی به مناطق جنگی کرده بود؛ ۶ ماه بعد از شهادت علی‌اکبر همراه با تعدادی از مادران شهدا با کاروانی از کمک‌های مردمی به جبهه‌های جنگ رفت و با حضور در بین رزمندگان به آنها روحیه داد.
 
شیرودی بیان می‌دارد: مادرم اسوه صبر و استقامت و پایداری بود؛ او داغ سه فرزند جوان و داماد شهیدش را دید؛ اینها باعث نشد که روحیه‌اش را از دست بدهد و سی سال پرچم شهادت فرزندش را به دوش کشید و همواره تلاش ‌کرد فرهنگ شهادت را در اذهان مردم زنده نگه دارد.
 
وی می‌افزاید: چند سال قبل که مادرم به دیدار رهبر معظم انقلاب رفته بود، ایشان از مادرم پرسیدند: «چه خواسته‌ای دارید؟» مادرم پاسخ داد: «سلامتی شما»، آقا فرمودند: «چند سال قبل هم که در منزل شما مهمان بودیم، شما همین را گفتید»، مادرم گفت: «ما شهید ندادیم که خواسته‌ای داشته باشیم».
 
مادرم معتقد بود خانواده شهدا باید کار زینبی کنند و راه شهدا را ادامه دهند.

خلبانی که صدام دستور داد به دو نیمش کنند

سید علی اقبالی دوگاهه هفتم مهرماه 1326 در محله دوگاهه پایین‌بازار رودبار در خانواده‌ مذهبی و متدین به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دبیرستان امیرکبیر به ادامه تحصیل پرداخت و توانست از این دبیرستان مدرک تحصیلی دیپلم را اخذ کند.

ادامه مطلب ...

عشق یعنی این

جوانی بسیجی، سوخته در گاز شیمیایی، قامت به نماز بسته و دل در گرو قنوتی عاشقانه داده است.

ولین شهید ارتشی در انقلاب + تصویر

تصویر زیر عکسی است که توسط اکبر ناظمی ثبت شده و اولین شهید ارتشی نام گرفته است که در یکی از روزهای دی سال ۱۳۵۷ به شهادت رسیده است.
به نقل از گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، وقتی بعد از فرار شاه بختیار نخست وزیر شد دائم سعی می کرد با امام خمینی مقابله کند. اما امام در پاسخ تهدید‌های دولت فرمودند: «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش می‌خواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آن‌ها فرزندان ما هستند. ما به آن‌ها محبت داریم...»


این سخنان امام بود که هر چه بیشتر قلب ارتشیان را صاف‌تر و با انقلاب همراه کرد. آنان با این رفتار پدرانه رهبر انقلاب خود را فرزندان ملت دیدند و به آغوش مردم برگشتند. البته نباید فراموش کرد ارتشیانی را که قبل از پیروزی انقلاب مبارزات خود را شروع کرده و به هیچ وجهی حاضر نمی‌شدند به سمت برادران خود تیراندازی کنند و به همین دلیل مجازات می‌شدند و به شهادت می‌رسیدند.

تصویری که توسط اکبر ناظمی ثبت شده اولین شهید ارتشی است که در یکی از روزهای دی سال ۱۳۵۷ به شهادت رسیده است. اما نامی از او در دسترس  نیست. در صورت شناسایی این شهید اطلاعات لازم را برای خبرگزاری فارس ارسال نمایید.

به یاد شهید صیاد شیرازی

قهرمان کسی است که دل به دنیا نسپارد و در التهاب هجرت به دیار دوست، سر از پا نشناسد.

شهید صیاد شیرازی