شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان؟

کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان؟

کجاست عزّت‏ بخش دوستان، و خوار کننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا،که دوستان به سویش روى آورند....
در فرازی از دعای شریف ندبه آمده است:...کجایند خورشیدهاى‏ تابان،کجایند ماههاى نورافشان،کجایند ستارگان فروزان،کجایند پرچم‌هاى دین،و پایه‌‏هاى دانش،کجاست‏ آن باقیمانده خدا که از عترت هدایتگر خالى نشود، کجاست آن مهیّا گشته براى ریشه‏ کن کردن ستمکاران.
کجاست آن‏که براى‏ راست نمودن انحراف و کجى به انتظار اویند،کجاست آن امید شده براى از بین بردن ستم و دشمنى،کجاست آن ذخیره براى تجدید فریضه‏ ها و سنّتها، کجاست آن برگزیده براى بازگرداندن دین و شریعت.

کجاست آن آرزو شده براى زنده‏ کردن قرآن و حدود آن، کجاست احیاگر نشانه ‏هاى دین و اهل دین،کجاست درهم شکننده شوکت متجاوزان، کجاست ویران‏ کننده‏ بناهاى شرک و دورویى،کجاست نابودکننده اهل فسق و عصیان و طغیان،کجاست دروکننده شاخه‏ هاى‏ گمراهى و شکاف‏ اندازى،

کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهاى نفسانى، کجاست قطع ‏کننده دامهاى دروغ و بهتان، کجاست نابودکننده سرکشان و سرپیچى‏ کنندگان، کجاست ریشه‏ کن‏ کننده اهل لجاجت و گمراهى و بى‏ دینى.

کجاست عزّت‏ بخش دوستان، و خوار کننده دشمنان، کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا، کجاست در راه خدا که از آن آمده شود، کجاست جلوه خدا،که دوستان به سویش روى آورند.
کجاست آن وسیله پیوند بین‏ زمین و آسمان، کجاست صاحب روز پیروزى، و گسترنده پرچم هدایت،کجاست گردآورنده پراکندگى‏ صلاح و رضا.....

 متن حدیث:

أَیْنَ الْخِیَرَةُ بَعْدَ الْخِیَرَةِ أَیْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ أَیْنَ الْأَقْمَارُ الْمُنِیرَةُ أَیْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ أَیْنَ أَعْلامُ الدِّینِ وَ قَوَاعِدُ الْعِلْمِ أَیْنَ بَقِیَّةُ اللَّهِ الَّتِی لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِیَةِ أَیْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَیْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَیْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَیْنَ الْمُتَخَیَّرُ [الْمُتَّخَذُ] لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِیعَةِ أَیْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الْکِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَیْنَ مُحْیِی مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ أَیْنَ قَاصِمُ شَوْکَةِ الْمُعْتَدِینَ أَیْنَ هَادِمُ أَبْنِیَةِ الشِّرْکِ وَ النِّفَاقِ أَیْنَ مُبِیدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ أَیْنَ حَاصِدُ فُرُوعِ الْغَیِّ وَ الشِّقَاقِ [النِّفَاقِ‏]،

أَیْنَ طَامِسُ آثَارِ الزَّیْغِ وَ الْأَهْوَاءِ أَیْنَ قَاطِعُ حَبَائِلِ الْکِذْبِ [الْکَذِبِ‏] وَ الافْتِرَاءِ أَیْنَ مُبِیدُ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ أَیْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنَادِ وَ التَّضْلِیلِ وَ الْإِلْحَادِ أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیَاءِ وَ مُذِلُّ الْأَعْدَاءِ أَیْنَ جَامِعُ الْکَلِمَةِ [الْکَلِمِ‏] عَلَى التَّقْوَى أَیْنَ بَابُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتَى أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیَاءُ أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ أَیْنَ صَاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَةِ الْهُدَى أَیْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَ الرِّضَا،...


«اقبال الاعمال (سیدبن طاووس)، ص ۲۹۹-۲۹۵»

اولین گناهی که بر روی زمین رخ داد

اولین گناهی که بر روی زمین رخ داد، حسد بود.

پس بیایم با تزکیه نفس و ذوب اخلاق های بد و پیدایش اخلاق خوب  خودمان را آماده برای سربازی آقا امام زمان (عج) نماییم

خاطر اتی از امام

زهد و ساده زیستی

یکی از همراهان امام می گوید: در نجف اشرف ، حضرت امام (ره) شبها به اتاقی تشریف می بردند که قسمتی از آن فرش مناسبی نداشت. روزی به ایشان گفتم: آقا! اجازه دهید یک فرش برای این جا تهیه کنیم. آن جا گلیم است و با این جا جور در نمی آید. حضرت امام فرمودند:«مگر این جا منزل صدراعظم است ؟» گفتم : از منزل صدراعظم هم بالاتر است. این جا منزل امام زمان (عج) است . امام امت (ره) فرمودند: «چه می گویی؟ در منزل امام زمان (عج) هم معلوم نیست چه فرشی افتاده است.

سخنرانی منتشر نشده‌ای از شهید دکتر سید محمد بهشتی پیرامون اعتقاد به امام زمان(عج)

مسئله امام زمان از مسائل مورد بحث است و درباره این موضوع چند مطلب هست که زنده‌ترین آن‌ها مسئله زمامداری و رهبری امت در زمان غیبت است. 

امیدوار هستم ما با اعتقاد به امام زمان یک عامل دیگر بر عوامل زنده ماندن اسلامی و اجتماعی‌مان افزوده‌باشیم، از حالت پژمردگی و خمودی به درآییم و حالت مردم زنده‌ای که - حتی خود را از نعمت رهبر الهی بهره‌مند می‌دانند - به خود بگیریم، اتفاقاً این جمله‌ای که عرض می‌کنم خیلی مربوط است به یک مطلبی که آقای پروفسور کُربَن - استاد اسلام‌شناسی و سبک‌شناسی دانشگاه بردو در فرانسه گفته بود. در یکی از سفرهایش به ایران ضمن بحث مفصلی که در نخستین جلسات آشنایی با آقای طباطبایی مطرح می‌کرد، می‌گفت که اعتقاد به امام زمان یکی از مسائل بسیار زنده و ارزندة شیعه 12 امامی است برای اینکه آن حالت مردگی که در ما مسیحیان و در پیروان ادیان یا حتی مذاهب دیگر اسلامی، از نظر انقطاع ارتباط میان بشر و خدا وجود دارد، از مجرای رهبران الهی، آن حالت در شما شیعه دوازده امامی وجود ندارد.

ما امیدوار هستیم که اعتقاد به امام زمان در ما آن اثر غلط نامطلوبی را که در بسیاری از معتقدان به امام زمان داشته، نداشته باشد و آن اثر نامطلوب عبارت است از این‌که کارها را خدا خودش درست می‌کند، حالا هم که از خدا ندیدند امام زمان خودش درست می‌کند. این حالت اتکالی ناقص و غیر منطقی و بی‌دلیل که هیچ‌گونه دلیل نقلی یا عقلی یا حتی اجتماعی، جز بی‌عاری و تنبلی و تماشاچی بودن آن را تأیید نمی‌کند، از میان ما برود

آخرین نامه امام زمان(عج) به آخرین نائب خاص خودشان

آخرین نامه امام زمان(عج) به آخرین نائب خاص خودشان دراصطلاح علمای شیعه توقیع، نامه‌ها و فرمان‌هایی است که در زمان غیبت از طرف امام مهدی(عج) به شیعیان خود می‌رسیده است. دراصطلاح علمای شیعه توقیع، نامه‌ها و فرمان‌هایی است که در زمان غیبت از طرف امام مهدی (عج) به شیعیان خود می رسیده است. درکتاب‌های معروف مانند: کمال‌الدین شیخ صدوق، غیبت شیخ طوسی، احتجاج طبرسی، بحارالانوار مجلسی و کتب دیگر، حدود هشتاد توقیع از جانب امام زمان(عج) نقل شده است. این توقیعات گنجینه‌ای از معارف الهی محسوب می‌شوند. على بن محمد سمری آخرین نائب خاص امام زمان(عج) در پانزدهم شعبان سال 329 قمری، پس از حدود سه سال نیابت و بدون وقوع رویداد خاصی، درگذشت و جنازه‌اش را در بغداد دفن کردند. آخرین توقیع شریف امام زمان(عج) خطاب به آخرین نایب خاص خود، یعنى على بن محمد سمرى است. هنگامى که زمان رحلت ابوالحسن سمرى فرا رسید و مرگ وى نزدیک گردید، به وى گفتند: چه کسى را جانشین خودتان قرار می‌دهید؟ او در جواب، توقیعى درآورد و به مردم نشان داد، که متن آن بدین گونه است: بسم الله الرحمن الرحیم « یا على بن محمد السمرى اعظم الله اجرا خوانک فیک، فانک میت ما بینک و بین ستة ایام، فاجمع امرک و لاتوص الى احد فیقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة التامة. فلا ظهور الا بعد اذن الله تعالى ذکره، و ذلک بعد طول الامد و قسوة القلوب و امتلاء الارض جوراً. و سیأتى الى شیعتى من یدعى المشاهدة، الا فمن ادعى المشاهده قبل خروج السفیانى و الصیحة فهو کذاب مفتر، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم. فنسخوا هذا التوقیع و خرجوا، فلما کان الیوم السادس عادوا الیه و هو یجود بنفسه فقال له بعض الناس: من وصیک من بعدک؟ فقال: لله امر هو بالعه، و قضى فهذا آخر کلام سمع منه (ره). » اى علىّ بن محمّد سمرىّ! خداوند اجر برادرانت را در عزاى تو عظیم گرداند که تو ظرف شش روز آینده خواهى مرد، پس خود را براى مرگ مهیّا کن و به احدى وصیّت مکن که پس از وفات تو قائم مقام تو شود که غیبت تامّه واقع شده و ظهورى نیست مگر پس از اذن خداى تعالى و آن پس از مدّتى طولانى و قساوت دل‌ها و پر شدن زمین از ستم واقع خواهد شد. و به زودى کسانى نزد شیعیان من آیند و ادّعاى مشاهده کنند، بدانید هر که پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادّعاى رؤیت و مشاهده کند دروغگوى مفترى است، و لا حول و لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم. پس؛ از آن توقیع استنساخ کردند و از نزد او خارج شدند، و چون روز ششم فرا رسید نزد او بازگشته و او را در حال احتضار بود، یکى از مردمان پرسید: وصىّ تو پس از شما کیست؟ گفت: خداوند را امرى است که خود او رساننده آن است، و فوت کرد. و این آخرین کلامى بود که از او شنیده شد. (1) پانوشت: 1. این روایت را می توانید در کتب ذیل ببینید: الاحتجاج، ج 2، ص .478 کمال الدین، ح 2، ص 516، حدیث .44 الغیبة، ص 395، حدیث .365 بحارالانوار، ج 51، ص 360، حدیث 7 و ج 2، ص 151، حدیث 1، و ج 53، ص .318 اعلام الورى، ص .417 الخرایج، ص .1129 عقیدة الشیعه، ص .48 و...

آقای من...


  

تو همون حس غریبی که همیشه با منی
تو بهوونه ی هر عاشق واسه زنده بودنی 


 تو امید انتظاری  تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید


چه غریبونه گذشتند جمعه های سوت و کور
هنوز اما نرسیدی ای تجلی ظهور


با تو ام، با تو که گفتی، تکیه گاه عاشقایی
میدونم یه دنیا نوری، ساده ای، بی انتهایی


مث لالایی بارون، تو کویر بی صدایی
تو خود عشقی، میدونم، ناجی فاصله هایی


تو همون  حس غریبی که همیشه با منی  

تو بهوونه یه هر عاشق باسه زنده بودنی


تو امید انتظاری تو دلای ناامید
مثل دیدن ستاره تو شبای ناپدید


عمریه دلم گرفته گله دارم از جدایی
غایب همیشه حاضر تو کجایی، تو کجایی
 

تو کجایی، تو کجایی  ...