در ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ این افتخار نصیب پدافند هوایی ارتش ج.ا.ا گردید که اولین خوش آمد و تبریک به مناسبت بازگشت امام(ره) به وطن را به ایشان اعلام نمایند. سرهنگ بازنشسته افروز(ستوان افروز سال ۵۷) اولین نفری بودند که در رادار تبریز در زمان ورود هواپیمای حامل امام (ره) به داخل کشوراز مرز هوایی به نیابت از کلیه ی کارکنان انقلابی پدافند هوایی ارتش ج.ا.ا توانستند که این پیام را از طریق ارتباط رادار با خلبان فرانسوی به عرض امام(ره) رسانده و پاسخ تبریک را نیز دریافت نمایند. کارکنان پدافند هوایی در این روز تلاش بسیار زیادی نمودند که خدای ناکرده اتفاقی برای هواپیمای امام نیفتد و به سلامت به زمین بنشیند. کارکنان جوان پدافند از بدو ورود امام(ره) در کنار ایشان قرارگرفتند و در تایید همین بحث میتوان به ۵۳ نفر دانشجوی افسری پدافند هوایی اشاره کرد که مسئول انتظامات بهشت زهرا در سال ۵۷ شده اند.البته نباید فراموش کرد که این اقدام شجاعانه و حماسی درزمانی انجام شده که هنوز حکومت طاغوت سرنگون نشده بود و این گونه رفتارهای انقلابی تاوان خاص خودش را داشت .
آیات و روایات زیادی در باب انس با قرآن و قرائت و تدبر در این صحیفه سعادت وارد شده است اما در کنار آنها سیره اولیای الهی در توجه به این کتاب آسمانی متنبه کننده و تکان دهنده است.
با نگاهی به سیره حضرت امام خمینی رحمة الله علیه در می یابیم که ایشان جدا از ایام سال در ماه مبارک رمضان توجه ویژه ای به قرآن کریم داشته اند؛ به طوری که روزی هفت بار قرآن می خواندند!؛ در هر فرصتی ولو اندک قرآن می خواندند ،بار ها دیده شد که امام حتی در دقایقی قبل از آماده شدن سفره -که معمولا به بطالت می گذرد- قرآن تلاوت می کنند1.
یکی از اطرافیان امام می گوید که ایشان در نجف چشمشان درد گرفت و به دکتر مراجعه کردند،دکتر بعد از معاینه چشم امام گفت: شما باید چند روزی قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید. امام خندیدند و فرمودند: دکتر، من چشم را برای قرآن خواندن می خواهم، چه فایده ای دارد که چشم داشته باشم و قرآن نخوانم شما یک کاری کنید که من بتوانم قرآن بخوانم2.
عالمان ربانی، چلچراغهاى پر فروغى هستند که در هر عصرى، در آسمان علم و عمل مىدرخشند، و با کسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت. بر زمینان تجلى مىکنند و آنان را به سوى منابع نور و برکت دودمان وحى، رهنمون مىسازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله علیه و آله نشانده، بر مشکات ملکوت، عروج مىدهند.
در میان دین باوران کفر ستیز، چهرهى محبوب قرن، فقیه تیز بین سیاست مدار ایزدخواه فیلسوف عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى، رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است; زیرا، روزها و ساعتها و لحظههاى عمر او، بامراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیهى قرآن را مجسم ساخت و عینیتبخشید.
امسال، که از سوى مقام معظم رهبرى، «سال امام خمینى; رضوان الله علیه» نام گذارى شده است، مناسب استسیرهى عملى ایشان را در ماه مبارک رمضان مورد بررسى قرار دهیم تا جان را با شهد محبت و شناختحاصل از رفتار ایشان، صفایى دیگر دهیم.
حضرت امام، رضوان الله علیه، توجه ویژهاى نسبتبه ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقاتهاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل مىکردند و به دعا و تلاوت قرآن و...مىپرداختند.
و خودشان مىگفتند: «خود ماه مبارک رمضان، کارى است» (1) .
یکى از یاران امام، در این باره گفته است:
در این ماه، ایشان، شعر نمىخواندند و نمىسرودند و گوش به شعر هم نمىدانند. خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مىکردند، به گونهاى که این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا کردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مىکردند (2) .
ایشان، به هنگام سحر و افطار، بسیار کم مىخوردند، به گونهاى که خادمشان فکر مىکردند که امام، چیزى نخورده است! (3)
حضرت امام رحمه الله درباره رمضان چنین مىسرایند:
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقتسحر افتاد افطار به مى کرد برم پیر خرابات گفتم که تو را، روزه، به برگ و ثمر افتاد با باده، وضو گیر که در مذهب رندان در حضرت حق این عملتبارور افتاد (4)
|
پیرمردی از راه دور برای زیارت حضرت امام به تهران و جماران رفت، در همان روز چندتن از شخصیت ها نیز برای دیدار امام رفته بودند، امام در آن روز با کسی قرار ملاقات نداشت، دیدار با شخصیت ها را نیز نپذیرفت اما وقتی که باخبر شد پیرمردی از روستایی دور افتاده به دیدار او آمده، او را به حضور پذیرفت.
امام:
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
رهبری:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟
تو طبیب همه ای، از چه تو بیمار شدی؟
امام:
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بردم
همچو منصور خریدار سرِ دار شدم
رهبری:
تو که فارغ شده بودی زِ همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
امام:
غم دلدار فکنده است به جانم شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
رهبری:
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
امام:
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
رهبری:
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
امام:
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
رهبری:
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته دُر بار تو هشیار شدی
امام:
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مىآلوده مددکار شدم
رهبری:
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
امام:
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دستِ بت میکده، بیدار شدم
رهبری:
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
گناه نابخشودنی
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است ، هیچ عذری -برای عدم شرکت در انتخابات- باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی ،مسامحه در امر مسلمین است .
توصیه به روحانیون
و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم ، وصیت می کنم که خودرا از مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس ، کنارنکشند و بی تفاوت نباشند.همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند وصحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشورو اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
مسامحه در انتخابات گاهی در راس گناهان کبیره است
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات ، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود مثلا در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان راروی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می باشند. از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری وکشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند؛چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه ؛ و چه بسا که در بعض مقاطع ، عدم حضور و مسامحه ، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است . پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، و الا کار از دست همه خارج خواهد شد.
در انتخابات با که مشورت کنیم؟
و در تعیین رئیس جمهور ووکلای مجلس با طبقه تحصیلکرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور وغیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی مشورت کرده ، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده ؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت ورنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند.و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس ، شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی آید؛ ومشکلاتی اگر باشد رفع می شود.
توصیه به مسئولین
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هرزمان ، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن ، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است . و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است . و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است .