ولادت امام زمان(عج) مبارکباد
خدا میداند که در طول این دهسال، فکر چنین روزی، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمیدانستیم دنیای بدون «خمینی» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعای بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.
در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی را دعوت کردم و به آنها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگری را قدری تسریع کنیم و مژدهی اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزی که ممکن بود پیش آید، قلب من میلرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم...
سخنرانی مقام معظم رهبری در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1368/03/17
ای سید و مولای ما، آقای ما، ای بزرگ جانباز انقلاب اسلامی و اَبَر پاسدار ارزشهای توحیدی، امید وصال ما به مهدی فاطمه(عج) روزت مبارک.
جسم تو کامل است ناقص نیست
می دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد
رحم الله عمی العباس
ناگفتههایی از حادثه سوءقصد به رهبر معظم: (حتماً بخونید)
"بابک حمیدیان" بازیگر سینما گفت: رضا کاهانی بخاطراینکه مرا برای بازیگری درفیلمش انتخاب کرده، مورد انتقاد و سرزنش قرارگرفت، زیرا که من در فیلم "چ" بازی کردهام. وی با انتقاد از وضعیت انتخاب بازیگر توسط گروه کارگردانی در سینما گفت: من یک سفر داشتم که قبل از آن با بهمن فرمانآرا برای ایفای نقش در فیلمش توافق کرده بودیم، وقتی از سفر بازگشتم، به علت اینکه دستیار وی با من مشکل دارد، نظر وی را عوض کرد و فرمانآرا منصرف شد. مشکل سینمای ما "دهنبینی" عوامل فیلمساز ما است.
عید مبعث، پای منبر حاج آقا بی آزار نشسته بودم، در تعریف بعثت مطلب جالبی گفتن: در آخرین آیه سوره «رعد»، تعبیرى دیده مى شود که این معنى را تأئید مى کند که حضرت على(علیه السلام) شاهد بعثت پیامبر بودند، آنجا که مى فرماید«وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»
(کافران مى گویند: تو پیامبر نیستى، بگو: همین اندازه بس که خداوند میان من و شما شاهد و گواه است و همچنین کسى که علم کتاب (قرآن) نزد او است).
در روایات بسیارى، از طرق «شیعه» و «اهل سنت» چنین مى خوانیم: منظور از«مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب»؛ «على»(علیه السلام) است.
بله، خداوند اعلا، از روز اول ابلاغ دین، علی علیه السلام را در کنار پیامبر و به دست او پرورش داد و همتا سازی کرد تا بعد از او زعامت امت را بر عهده گیرد. از سنت الهی درس بگیریم، زوایای بی روح را ببینیم، اسلام را در زندگیمان جاری کنیم.
یکی از دوستام گفت هر وقت روی یک بلندی ایستادی رو به قبله بایست و بگو ...
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
حتی اگر اون بلندی پل عابرپیاده باشه!
ان شا الله خود آقا جوابمون رو میدن...
وصف شهید غنی زاده و شجاعتش در مبارزه با طاغوت و حماسه آفرینی در دفاع مقدس را ازدوستم شنیدم و پیشنهاد نمود که وصیتنامه این شهید را برای یک بار بخوانم وی همچنین گفت شهید غنی زاده وصیتنامه ای دارد که من هر وقت آن را می خوانم اشکم جاری میگردد و احساس میکنم شهید غنی زاده ما را آنجا یاد میکند.
این وصیت نامه که در دو برگ چاپ شده بود و مشخص بود مربوط به خیلی قبل است که نگهداریش نموده بود به من داد ،برای اینکه ببینم آیا وصیتنامه این شهید در اینترنت هم منتشر شده هرچه گشتم چیزی پیدا نکرم و فقط خاطراتی از این شهید بزرگوار درج گردیده بود .
بعد از خواندن وصیتنامه این شهید فهمیدم که ما چه اسطوره هایی در دوران دفاع مقدس از دست داده ایم اوج معنویت و اخلاص و بندگی رو در این وصیتنامه دیدم و از خداوند خواستم که ما بتوانیم رهروان واقعی برای این بزرگواران باشیم. از شما دوستانم می خواهم که حتماً وصیت نامه این شهید که در ادامه درج گردیده مطالعه کنید شاید این کوچکترین قدمی باشد که به نوبه خودم در راستی نشر اندیشه این شهید بزرگوار برداشته باشم امید است این شهید و سایر شهدا شفاعت کننده ما در آخرت باشند. انشاء الله.
"بسم رب الشهداء و الصالحین"
"خدایا تو را شکر می کنم که تو دعوتم کردی و من بدستور تو و برای رضای تو و برای رسیدن بتو و درک جوارت لبیک گفتم، امر کردی بیا، انتخاب کردی، اشعه هائی از مقام وقرب و مهر و محبت خود را تاباندی، کرامت نشان دادی، امتحان کردی و میکنی،این من نبودم که لبیک گفتم منی نبود همه چیز توئی،تو خواستی بیایم و آمدم و امر کردی و شد و آمدم و بودنم و نبودنم با تست آمدم تا با گریاندن و گریستن به ذلت خود و خندان به عفوت و چشاندن لذت شهادت و راز و نیاز قبل از وصل و درک معرفت خود نائل کنی،
ادامه مطلب ...آنگاه که مرگ را ختم و معاد را وهم و خود را حتم یافتی قرآن بخوان.
آنگاه که غرور وجودت را فرا گرفت و تفاخر و شعورت را و ذلت خویش را عزت یافتی و نخوت خویش را همت، قرآن بخوان
آنگاه که از درستی گسستی و بر مرکب سستی نشستی و به پستی پیوستی و در منجلاب تباهی رهایی را خواستی، قرآن بخوان.
آنگاه که نسیان گریبانت را گرفت و عصیان دامنت را و معصیت خویش را معصومیت پنداشتی، قرآن بخوان.
آنگاه که در دل سیاه شب و در اعماق تاریک ظلمات در جستجوی نور و روشنی، شمع وجودت از شور و التهاب می سوزد و در آرزوی صبح و سپیدی، افق را به امید نظاره می نگری تا شاید طلوع فجر را در نیمه شب شب تماشا کنی، قرآن را باز کن تا در فلق برگهایش، در افق اندیشهات فجر را ببینی. قرآن بخوان.