شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

هیچ تهدیدی نمی‌تواند کشور را هدف قرار دهد

فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر رصد مداوم تهدیدها توسط ارتش، گفت: با این میزان آمادگی، هیچ تهدیدی نمی‌تواند جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دهد.

دفاعی و امنیتی

 

 امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان با حضور در پایگاه هوانیروز کرمانشاه، اظهار کرد: خلبانان هوانیروز از توانمندی بالایی برخوردارند و تمرین‌های تیراندازی، پروازی و شب‌پرواز را به خوبی طی کرده و امروز، مانند سال‌های دفاع مقدس در آمادگی کامل بسر می‌برند.

وی در ادامه افزود: امروز احساس می‌کنیم با توجه به ظرفیت و قابلیتی که در ارتش و نیروهای مسلح وجود دارد، هیچ تهدیدی نمی‌تواند جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دهد و اگر این اتفاق بیفتد، ما تهدیدکننده را پشیمان خواهیم کرد.

پوردستان در ادامه به آمادگی ارتش جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به تهدیدها اشاره کرد و گفت: یکی از وظایف ارتش، رصد مداوم تهدیدهاست و در این رابطه متناسب با تهدیدهایی که در زمین، هوا و دریا وجود دارد، ظرفیت‌های لازم برای مقابله را ایجاد کرده است.

راز تهدید بی‌سابقه ایران به حمله نظامی در هفته اخیر چیست؟

 در هفته اخیر، دو اظهارنظر تند و جنجالی علیه ایران توسط مقامات ارشد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و انگلیس مطرح شده که محور مشترک آن‌ها، تلاش برای زمینه‌سازی حمله نظامی به کشورمان در راستای حمایت از سیاست‌های رژیم صهیونیستی و به بهانه برنامه هسته‌ای ایران بوده است اما این اظهارات چرا در هفته‌های اخیر بیان شده و تا پیش از این همواره صحبت از مذاکره و گفتگو بود؟
به گزارش رجانیوز، جان ساورز، رئیس دستگاه امنیتی اطلاعاتی انگلیس موسوم به MI۶ اولین فردی بود که در جمع تعدادی از فعالان سر‌شناس اجتماعی در انگلیس، صراحتا ایران را به حمله نظامی تهدید کرد و گفت: «آمریکا و اسرائیل باید تصمیم بگیرند که چه زمانی حمله نظامی به ایران را اجرایی کنند.»
 
روز گذشته هم جیمز متیس، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا در یک همایش صهیونیستی، ایران را بزرگ‌ترین خطر برای جهان نامید و گفت: «فکر نمی‌کنم کسی بتواند برنامه هسته‌ای ایران را که در زیر زمین و در داخل کوه قرار دارد از بین ببرد. حمله نظامی می‌تواند برنامه نظامی ایران را به مدت یک ماه، ۶ ماه و یا ۱۲ ماه عقب بیاندازد و زمان برای دیپلمات‌های ما بخرد اما نکته مهم اینحاست که قرار است با این زمان چه کنیم؟»
 
اما چه اتفاقی افتاده که چهره‌های سر‌شناس ضدایرانی اینچنین امیدوار شده‌اند و به دنبال اعمال فشار جدی به کشورمان هستند؟ پاسخ به این سوال مهم را باید در روند تحولات داخلی ایران و پالس‌هایی که از داخل و از‌بان برخی فعالان سیاسی به خارج از کشور فرستاده می‌شود، جستجو کرد.
 
پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ایران و انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور منتخب، برخی از رسانه‌های نزدیک به طیف اصلاحات و تیم اطراف روحانی، مطالبی را درباره آشتی با کشورهای غربی و اروپایی و لزوم نرم شدن مواضع کشور در زمینه سیاست خارجی مطرح کردند که اگرچه با واکنش جدی و گسترده افکار عمومی روبرو شد اما بالاخره به عنوان یک نشانه از سوی کشورهای غربی ارزیابی شد.
 
تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ثابت کرده که کشورهای غربی اساسا تنها در برابر مقاومت و ایستادگی مردم کشورمان هستند که از اعمال فشار به ایران دست برمی‌دارند و در مقابل، هرگونه کوتاه آمدن و عقب‌نشینی در زمینه آرمان‌های انقلاب و خط اصلی مقاومت، زمینه را برای افزایش فشار و جری شدن طرف مقابل فراهم می‌کند.
 
این نکته، در مصاحبه اخیر دکتر فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران هم اشاره شده است: «در سی و چند سالی که بحث رابطه با امریکا را رصد می‌کنیم مشاهد شده زمانی که ایران نرم‌تر صحبت کرده است، آمریکا این تحلیل را داشته که تحریم‌ها موثر واقع شده و این نرم صحبت کردن بخاطر فشارهای آمریکا بوجود آمده و نتیجه گیری می‌‎کنند که باید ما فشار‌ها را بیشتر کنیم تا کار ایران تمام شود، یعنی یک انتخابی وجود دارد که امریکایی‌ها بگویند که خوب ایران نرم صحبت کرده پس ما هم بیاییم نرم صحبت کنیم ولی این انتخاب را نمی‌کنند بلکه با خود می‌گویند که ما فشار آوردیم و این فشار‌ها باعث شد که آن‌ها نرم صحبت کنند، پس فشار بیشتری می‌آوریم تا ایرانی‌ها بیشتر نرم صحبت کنند.»
 
به نظر می‌‎رسد رئیس‌جمهور منتخب که از حدود دو هفته دیگر به طور رسمی سکان هدایت دولت را در دست می‌گیرد، باید توجه ویژه‌ای به این مساله داشته باشد و همانطور که در نخستین کنفرانس خبری خود با خبرنگاران، در پاسخ به سوالی درباره تعلیق غنی‌سازی، صراحتا از تغییر شرایط فضای بین‌الملل و لزوم توجه جدی به حقوق مسلم ایران در زمینه هسته‌ای سخن گفت، در ادامه کار هم ضمن اتخاذ سیاست مقاومت و ایستادگی رد برابر زیاده‌خواهی‌های غرب، اطرافیان و رسانه‌های نزدیک به خود را نیز در این زمینه کنترل کند.


آزموده را آزمودن خطاست؛

سلفی گری چیست و سلفی ها چه کسانی هستند؟

 

دنیای امروز بخصوص جهان شیعه در حال حاضر با یکی از تهدیدات جدی در عرصه بین‌المللی مواجه است. این مشکل به واسطه ظهور جریان‌های تندرو عقیدتی بروز و ظهور پیدا کرده است.

از زمان شکل‌گیری جریان‌های تندرو با لباس "سلفی‌گری" در دنیای معاصر مدت زمان زیادی نمی‌گذرد اما وقوع برخی رویدادها و حمایت غرب از گروهی از مسلمانان که نگاهی افراطی به اسلام دارند، رشد سلفی‌گری و به تبع آن جریان تکفیری‌ها را در پی داشته است.

یکی از عوامل مهم درگیری‌های خونین منطقه ، بحث تکفیر شیعیان و مطرح کردن آن از سوی علما و روحانیون افراطی وهابی و سلفی است که باعث قربانی شدن بسیاری از شیعیان بی‌گناه در منطقه شده است.

متأسفانه به جای برخورد مناسب و معقولانه با این پدیده و اعلام برائت از اقدامات خشن و سرکوبگرایانه، در آذر ماه 1385 ، سی و هشت نفر از علمای سلفی عربستان سعودی در بیانیه‌ای ضمن ابراز تاسف از سقوط بغداد‌ آن را توطئه مشکوک صلیبیون، روافض و صفوی‌ها دانستند و هدف از آن را حفاظت و حمایت از اشغالگران و تحدید نفوذ اهل سنت در منطقه ،ایجاد هلال شیعه و تجزیه عراق به سه منطقه کردی، شیعی و سنی خواندند!
کاملاً مشخص بود که در این نوع تقسیم بندی "روافض" شامل شیعیان، "صفویان" همان ایرانیان و "اشغالگران" نیز سربازان صلیبی هستند

جالب اینجاست که اولین بار بنا به درخواست انگلیسی‌ها در سال 1904میلادی ، عبدالعزیز اول در عربستان توافق و حکم(سری) مبنی بر حق تجمع و تشکیل منطقه یهودی در سرزمین فلسطین را به نفع صهیونیست‌ها صادر کرده است.

سیر تحول

سلفی‌ها روایات خود را مستقیماً از احمد بن حنبل( متولد 241)، احمد بن تیمیه(متولد 728)، ابن القیم الجوزیه(متولد 751) و محمد بن عبدالوهاب تمیمی نجدی( متولد1115) می گیرند. آنها تنها راه رستگاری را پیروی از سلف صالح (صحابه عصر پیامبر "ص") می دانند و بدین علت "سلفی" نامیده شده اند.
سلفیه بعد از "محمد بن عبدالوهاب" به صورت یک شکل و ساختار سیاسی در آمد و هم پیمانی وی با "محمد بن سعود" پایگذار حاکمیت آل سعود در عربستان به این روند تسریع بخشید.
 


اکنون پیوند میان علما و حاکمان سعودی گرچه دچار تغییر و تحول شده و شیوخ وهابی از برخی اختیارات خود از جمله  امر قضا بازماندند اما در عین حال هنوز هم از وضعیت و جایگاه خوبی در نظام سیاسی سعودی برخوردار هستند.

وهابیت بعد از محمد بن عبدالوهاب متحول شد. بخصوص از زمانی که "سید قطب" و برادرش "محمد" به انتقاد از تفکرات محمد بن عبدالوهاب برخاستند و مبانی نظری او در بحث توحید را مورد بررسی قرار دادند.

از نظر این دو ، توحید مورد نظر محمد بن عبدالوهاب توحید ابتدایی و بدوی است و در مواجهه با جریان‌های انحرافی کاربردی ندارد.این نو تفکر بیشترین هم پیمانگی را با جریان دربار و سلطنت دارد و از توان لازم برای مواجهه با انحرافات برخودار نیست به همین خاطر جریان وهابیت بعد از تلاش‌های فرهنگی برادران قطب به سه بخش تقسیم شد:

1- وهابیت نجدی یا حجازی که هم اکنون به سردمداری علمای وهابی عربستان بر طبل تکفیر شیعیان امامیه، زیدیه و اسماعیلیه می‌کوبد و البته عملگرا هم نیست و تلاشی برای از بین بردن فیزیکی فرق امامیه نمی‌کند.

2- وهابیت انقلابی یا جهادی که با نشر افکار سید قطب در عربستان توسط شاگردش "سلمان العوده" و گسترش افکار "ابوالاعلی مودودی" در پاکستان و تلاش‌های اخوان المسلمین در مصر ، سر ناسازگاری با اهل کتاب بخصوص یهود و حضور نیروهای بیگانه در خاک کشورهای اسلامی دارد. البته باید در نظر داشت که کسانی که به وهابیت انقلابی اعتقاد دارند در عین انتقادات جدی به شیعه خواهان حذف فیزیکی شیعیان نیستند و جنگ بین فرق اسلامی را بر نمی‌تابند.
 

3- جریان تکفیری که چند دهه از شکل‌گیری آن می‌گذرد تلفیقی از وهابیت نجدی با تاکید بر جنبه‌های ضدیت با شیعه و وهابیت انقلابی است. این گروه‌ بخصوص در عراق، افغانستان، پاکستان و بخش‌های جنوب و جنوب شرقی و جنوب غربی ایران فعال هستند و از همه امکانات لازم برای حذف مخالفان خود استفاده می‌کنند.

متأسفانه عملکرد بخش قابل توجهی از علمای اهل سنت در نقد تکفیری ها و اعلام برائت از آنان ، چندان قابل اعتنا نبوده و نتواسته اند آن طور که باید و شاید ، در برابر این افراد بایستند ، افرادی که به نام دین ، سر از تن خلق جدا می کنند و از حسینیه شیعیان در پاکستان تا خیابان های کربلا ، دست به عملیات انتخاری می زنند و یک کشتار داخلی در جهان اسلام را رقم زده اند و نهایتاً چهره ای "ترور محور
" از اسلام در جهان عرضه می دارند.

چه خطراتی در شبکه های اجتماعی شما را تهدید می کند؟ + راهکار

چه خطراتی در شبکه های اجتماعی شما را تهدید می کند؟ + راهکار

مجرمان برای مقاصد گوناگون از شبکه های اجتماعی استفاده می‌کنند و افراد بی‌شماری را قربانی این سوءنیت‌ها می کنند.
  محبوبیت رسانه‌های اجتماعی با سرعت بسیاری درحال افزایش بوده و اتفاقات اخیر جهان نیز گواهی بر این مساله است. اگر رخدادی روی دهد، مردم برای کسب اخبار دست اول به رسانه‌های اجتماعی هجوم می‌آورند تا از آنها برای دیدن و شنیدن اخبار بی‌طرفانه و دست اول استفاده کنند. مجرمان نیز از همین قدرت رسانه‌های اجتماعی برای مقاصد گوناگون استفاده می‌کنند. در عرض چند دقیقه چند پیشنهاد خیرخواهانه جعلی می‌تواند در شبکه‌های اجتماعی مطرح شود و افراد بی‌شماری را قربانی این سوءنیت‌ها کند. خیلی از این گونه فعالیت‌های جعلی با نام جمع‌آوری کمک برای افراد محتاج شکل می‌گیرد.

 

ادامه مطلب ...