شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

شبکه خبری خلیج همیشه فارس

این شبکه خبری در راستای نشر اخبار و مطالب نو برای ارتقاء بصیرت کاربران در فضای مجازی فعالیت می نماید

جلوه ای از یک ارتشی واقعی...

افسران - مثل یک بسیجی...!!

مثل یک ارتشی...!!

همیشه حاضر بود...
هیچ وقت خودش رو کنار نمی کشید...
حتی وقتی بنی صدر خلع درجه أش کرد. با لباس بسیجی می رفت سپاه
مثل یک بسیجی صفر کیلومتر کار می کرد....
طرح می داد و برنامه ریزی ستادی می کرد...
اصلا براش مهم نبود که تا دیروز سرهنگ بوده و امروز یه بسیجی ساده است،
  او نان صداقت اش را می خورد و فقط به خدمت فکر می کرد  و خداوند هم  نیز او را محبوب دلها نمود وعزیزاش کرد...


هدیه به روح بلند شهید صیاد شیرازی

«مرصاد» چگونه به دوزخ منافقین مبدل شد؟/ روایت جدیدی از نحوه ترور شهید صیاد شیرازی

پشتیبان این نظام عوالم بالاست...
مرداد ماه سال 1367 اردوگاه منافقین شاهد تکاپویی برای اقدام خصمانه دیگری علیه انسانیت و در توهم براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود؛ اما به لطف خدا و تدبیر فرماندهان نظامی ارشد جمهوری اسلامی به خصوص امیر سپهبد شهید صیاد شیرازی اتفاق دیگری افتاد...
خاطره‌ای به روایت شهید سپهبد صیاد شیرازی در مورد عملیات مرصاد

سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در یکی از خاطرات خود از دفاع مقدس به خاطره‌ای از عملیات مرصاد پرداخته و شرحی از حضور خود در این عملیات را بیان می‌کند که در ذیل آمده است:

«شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.

چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خودروهایی که در انتظار جابه‌جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود.

بر این اساس با یک فروند هلی‌کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاه‌های تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.

نیمه شب چهارم تیر ماه بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین‌طور در حال پیشروی است. ساعت ۵ به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چاره‌ای نداریم هلی‌کوپترهای کبری باید آماده باشند. یک تیم آتش آماده شد، ابتدا خودم با یک هلی‌کوپتر ۲۱۴ برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.

صبح روز پنج مرداد عملیات با رمز یا علی(ع) آغاز شد. در تنگه چهار زبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود.

جاده به زودی انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروه‌های مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی می‌توانستند به عقب برگردند. بعضی از آن‌ها به روستاها پناه بردند و بعضی‌هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.

عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتار کرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.

حالا من از این عملیات نتیجه می‌گیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر می‌کند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود.

خداوند می‌فرماید«بجنگید تا آن کفار که من می‌خواهم به دست شما عذابشان بدهم» و به ما قول و وعده می‌دهد تا آن‌ها را خوار کند و به شما پیروزی وعده می‌دهد و قلب‌های شما را شفا بخشد. کدام قلب‌ها؟ قلب‌هایی که قبل از این عملیات گرفته و غم زده بود.

رزمندگان اسلام قلب و دلشان با امامشان برای همیشه گره خورده بود. امام(ره) اشاره‌ای دارند که پذیرش قطعنامه مثل نوشیدن زهر بود برای رزمندگان اسلام که سال‌ها فداکاری کرده بودند، در حالی که هشت سال تلاش شده بود بعد از آن ما دلمان می‌خواست به صورتی دیگر نبرد تمام می‌شد. دلمان گرفته بود، اما خداوند با این پیروزی بزرگ و با این کشتار دسته جمعیِ بدترین و خبیث‌ترین دشمنانمان به دست ما، موجب رضایت خاطر رزمندگان اسلام شد و پایان نبرد هشت ساله دفاع مقدس با این عملیات درخشان مرصاد انجام گرفت.».
 
ادامه مطلب ...

غول‌های آهنین هم از این فرماندهٔ شجاع ارتش جا ماندند

منفرد نیاکی شهیدی از تبار آزادمردان
شهید سرلشکر منفرد نیاکی در تاریخ ۱۳۶۴.۵.۶ به عنوان ناظر آموزش در رزمایش لشکر 58 تکاور ذوالفقار که در شرایط واقعی جنگ اجرا شد، شرکت کرد و تقدیر بر آن بود که پس از ۳۳ سال خدمت در میدان آموزش و تمرین نظامی به درجه رفیع شهادت نائل آید.
، مسعود منفرد نیاکی متولد ۱۳۰۸ معروف  به  امیر سرلشکر منفرد نیاکی جانشین رئیس اداره سوم(عملیات) ارتش جمهوری اسلامی ایران و فرمانده لشکر ۹۲ زرهی در زمان جنگ ایران و عراق بود. او در سال ۱۳۳۱ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۵۵ به درجه سرهنگی رسید و در زمان جنگ ایران و عراق در عملیات‌های مهمی همچون طریق‌القدس، فتح‌المبین، بیت المقدس، تنک چزابه، والفجر و رمضان در مسئولیت‌های فرماندهی حضور داشته و بعد از شهید صیاد شیرازی نقش پر رنگی در ارتش ایران ایفا کرد؛  
 
خاطرات شهید منفرد نیاکی به روایت همرزمان و دوستانش:
 
اولین ملاقات
 
سال 60 تازه از لشکر 88 به لشکر 92 زرهی اهواز منتقل و فرماندهی آن یگان را به عهده گرفت. اولین ملاقات من با ایشان در ارتفاعات الله‌اکبر بود.
 
مرا که دید، لبخندی زد و گفت: چرا این قدر کوچولو و ضعیف هستی؟ دوستانت در مورد تو افسانه‌ها ساخته‌اند. انتظار داشتم وقتی با فردی به نام نبی‌ کریمی روبرو شدم، در مقابلم یک فرد تنومند و قوی هیکل ببینم! حالا بگو ببینم چگونه در رمل‌های میش داغ گرفتار شدی و چگونه نجات پیدا کردی؟
 
وقتی این جملات را از ایشان شنیدم، متوجه شدم که ایشان قبل از آنکه به یگان ما بیایند، اطلاعات کاملی از یگان تحت امر خود کسب کرده و با آگاهی کامل به بازدید آمده اند.(امیر نبی کریمی)
 

ادامه مطلب ...